وحدت اجتماعي















وحدت اجتماعي



پس از بررسي وحدت فردي و رواني، به بحث پيرامون وحدت اجتماعي مي پردازيم. گستره ي وحدت اجتماعي بسيار وسيع است. خانواده که کوچک ترين واحد اجتماعي است، شرکتها و موسسات و مجتمع هاي آموزشي که نسبت به خانواده وسيع ترند و افراد زيادتري را در زير مجموعه ي خود دارند و افرادي که متعلق به يک کشور هستند و «ملت» خوانده مي شوند و افرادي که تحت لواي يک اعتقاد و عقيده ي الهي هستند و آنها

[صفحه 12]

را «امت» مي نامند و کل انسانهايي که روي کره ي زمين زندگي مي کنند و به جامعه ي انساني معروف هستند، هر يک به نوعي تحت مقوله ي وحدت اجتماعي وارد مي شوند و با شرايط و برنامه ريزي هاي خاصي در اين راستا مرتبط هستند.

نقطه ي مقابل اين نوع وحدت، تفرقه است که از بيماريهاي خطرناک اجتماعي محسوب مي شود. حضرت امير (ع)، به مطالعه ي حالات امتهاي پيشين توصيه مي فرمايد و به عبرت گيري از آنها امر مي کند و وحدت را عامل عزت اجتماع معرفي مي نمايد:

حالات گذشتگان را در خوبي ها و سختي ها به ياد آوريد و بترسيد که همانند آنها باشيد! پس آنگاه که در زندگي گذشتگان مطالعه و انديشه مي کنيد، عهده دار چيزي باشيد که عامل عزت آنان بود و دشمنان را از سر راهشان برداشت و سلامت و عافيت زندگي آنان را فراهم کرد و نعمتهاي فراوان را در اختيارشان گذاشت، و کرامت و شخصيت به آنان بخشيد که از تفرقه و جدايي اجتناب کردند و بر وحدت و همدلي همت گماشتند و يکديگر را به وحدت واداشته به آن سفارش کردند.[1] .

بنابراين وحدت به آنها عزت بخشيد، زيرا انسانهاي کريم و با شخصيت، وحدت آفرين هستند نه تفرقه جو و انسانهايي که طالب تفرقه اند و تفرقه پراکني مي کنند، آنگونه که حضرت علي (ع) در جايي ديگر مي فرمايد داراي خبث سريره و شر باطني[2] هستند.

در خطبه ي مذکور ثمرات وحدت و دوري از تفرقه به گونه اي زيبا و جامع بينانه مطرح شده است که براي توضيح بيشتر در سطور آينده تحت عنوان ره آورد و ارمغان وحدت به بررسي آن خواهيم پرداخت.

[صفحه 13]


صفحه 12، 13.








  1. نهج البلاغه، خطبه ي 80 و 192.
  2. همان، خطبه ي 112.