بازگشت به جاهليت و عدم اطاعت از رهبر















بازگشت به جاهليت و عدم اطاعت از رهبر



يکي از بلاهاي خانمانسوز براي هر انقلاب ارزشي و معنوي اين است که افراد آن جامعه پس از گذشت زماني اندک، به آداب و سنن و عادات گذشته ي خود بازگردند. اين بلاي عظيم را با مطالعه در تاريخ انقلاب هاي عظيم جهاني مي توان يافت. حضرت امير (ع) در مورد مردم زمان خود مي فرمايند:

آگاه باشيد که شما هم اکنون دست از رشته ي اطاعت کشيديد و با زنده کردن ارزش هاي جاهليت، دژ محکم الهي را در هم شکستيد در حالي که خداوند بر اين امت اسلامي بر «وحدت و برادري» منت گذارده بود که در سايه ي آن زندگي کنند. نعمتي بود که هيچ ارزشي نمي توان همانند آن تصور کرد، زيرا از هر ارزشي گرانقدرتر و از هر کرامتي والاتر بود.

بدانيد که پس از هجرت، دوباره چونان اعراب باديه نشين شده ايد و پس از وحدت و برادري به احزاب گوناگون تبديل گشته ايد، از اسلام تنها نام آن و از ايمان جز نشاني را نمي شناسيد.[1] .

در اين قسمت از سخنان حضرت امير (ع) به دو نکته ي اساسي و کليدي اشاره شد است که توجه به آن براي ايجاد وحدت رواني، ملي و جهان بسيار راهگشا خواهد بود.

[صفحه 50]

الف) اطاعت: به يقين آنچه دلها را به هم نزديک کرده و الفت و پيوندي ناگسستني ايجاد مي کند اطاعت از رهبر واحد، دل سپردن به کلام واحد و عمل کردن به عبارتي به يک سو و يک قبله نمازگزاردن است اگر در تعاليم ديني نگرشي از سر تعمق داشته باشيم مي بينيم که تمامي احکام بلند اسلامي يک روح و يک حقيقت دارد و آن اتحاد دلها، جوارح و در نتيجه نظام اسلامي است. نماز را به يک سو مي خوانيم با عبارت و واژه هاي مشابه و با حرکات و اعمال يکسان و در زمان مشخص شده، و روزه را در مدت مشخصي از سال مي گيريم و... همه ي اين موارد در درجه ي اول، روح اطاعت و تعبد را مي پروراند و در مرحله ي دوم که نتيجه ي آن را مي توان ديد تجلي اتحاد و همبستگي و همدلي يک امت است. از اين رو حضرت امير (ع) به عنوان ضعف بزرگي از عدم اطاعت سخن مي گويد. جناح بنديهاي سياسي، در صورتي که به روح اطاعت از رهبر و حاکم اسلامي ضربه وارد کند و اين نعمت اطاعت را خدشه دار نمايد براي جامعه مضر خواهد بود،

ب) بازگشت به سنتهاي غيرالهي پيشين که در واقع ميراثي غيرمنطقي از گذشتگان است: سنتهاي سالم انساني و الهي، بهترين ميراث انسانهاي وابسته است اما عادتهاي نابجا و سنتهاي جاهلي بايد از صحيفه ي جامعه محو گردند. براي مثال در کشور ما عادتهايي مثل چهارشنبه سوري و پيامدهاي غير اخلاقي آن، تجمل گرايي، تفاخر، تکاثر و بي حد و مرز کردن تفريحات و غير سالم کردن فضاهاي فرهنگي جهت سودآوري بيشتر و... همه و همه از عادات قبل از انقلاب است که به نوعي عادات جاهلي خوانده مي شود. از جمله عادات جاهلي کشور ما پيش از انقلاب اين بود که اقتصاد، زيربناي فرهنگ محسوب مي شد و فرهنگ- آن هم با تعريفي که آن زمان از اين مقوله ي ارزشمند مي شد- بر اساس ميزان فروش و سودآوري در تجارت مورد هجو قرار مي گرفت.

اگر امروز سينماي جمهوري اسلامي، برنامه هاي تلويزيوني و مقالات و داستانهاي

[صفحه 51]

مطبوعاتي، همان چهره ي پيش از انقلاب را به خود گيرد و جوان ما به جاي الگوگيري از قهرمانان عرصه انسانيت، در سينماها، به سوژه هاي مبتذل و سطحي و مخرب دعوت شود به يقين بازگشت به جاهليت صورت گرفته است و حاصل اين سير قهقرايي جز دوگانگي شخصيت و بحران هويت و تحير و سردرگمي بين آنچه که مي بيند و آنچه که بايد و مي خواهند بيند نخواهد بود و اين اولين قدم براي ور شدن دلهاي مردم از يکديگر است و اينجاست که حضرت امير (ع) مي فرمايد:

از اسلام جز نامي و از ايمان جز نشاني را نمي شناسيد.

از اين رو برنامه ريزان فرهنگي بايد از اين سقوط دهشتناکي که حضرت علي به آن اشاره فرموده است جلوگيري کنند.


صفحه 50، 51.








  1. همان، خطبه ي 103 و 192.