دفع خير و بركت















دفع خير و برکت



حضرت امير در مورد آثار شوم تفرقه چنين مي فرمايد:

فاياکم و التلون في دين الله، فان جماعه فيما تکرهون من الحق خير من فرقه فيما تحبون من الباطل، و ان الله سبحالنه لم يعط احدا بفرقه خيرا ممن مضي و لا ممن بقي![1] .

(پس مبادا در دين دورويي ورزيد که همبستگي و وحدت در راه حق (گرچه کراهت داشته باشيد) از پراکندگي در راه باطل (گرچه مورد علاقه شما باشد) بهتر است، زيرا خداوند سبحان نه به گذشتگان و نه آيندگان چيزي را با تفرقه عطا نفرموده است.)

[صفحه 48]

بنابراين خير و برکت الهي، همواره شامل اجتماع و گروه هاي همبسته مي شود. شايد و يقينا از اين رو است که دعا در نماز جماعت و مهمتر از آن در نماز جمعه که از اجتماع بزرگتري برخوردار است مستجاب مي شود و ثواب و حسنه اي که خير الهي است در نماز جماعت، ريزش بيشتري دارد نسبت به نماز فرادي.

آيت الله جوادي آملي، مفسر معاصر، درباره ي وحدت و تفرقه مي گويد:

حضرت علي (ع) نه به عنوان يک مورخ از تجارب تاريخي خبر مي دهد بلکه به عنوان ولي الله، مستحضر به سنت الهي به ما خبر مي دهد که نه تنها در گذشته کسي از اختلاف خيري نديد بلکه براي ابد کسي از اختلاف طرفي نمي بندد. «لم يعط احدا» يعني «لم يقدر». خداي سبحان تقديرش چنين نيست که به امت مختلف خير برساند. اين چنين نيست که اگر کسي در گذشته از تفرقه خيري نديد در آينده از آن خيري ببيند. اگر بخواهيد خيري ببينيد، ولو خير شخصي، چاره اي جز وحدت نيست.[2] .

آنگاه که سخن از رهبر الهي و پيام آور محبت و وحدت به ميان مي آيد تنها در رسول خدا (ص) منحصر نمي شود، بلکه هر رهبر و امامي که انتصاب الهي داشته باشد وحدت آفرين خواهد بود و پيونددهنده ي دلهاي مومنان و به يقين محروم ساختن جامعه از وجود رهبري چنين، عامل اساسي تفرقه خواهد شد چنان که در تاريخ بد از رحلت پيامبر مي خوانيم و مي بينيم که محروم ساختن مسلمانان از خورشيد ولايت و خانه نشين کردن آفتاب و واگذاشتن صحنه ي سياست به غير صاحبش، مهمترين عامل تفرقه بعد از پيامبر (ص) شد.

حضرت علي (ع) در نامه اي خطاب به ابوموسي اشعري که با شعار وحدت که از نگرش ساده لوحانه ي او برخاسته بود و حضرت امير (ع) را، که خود منادي اصلي وحدت بود، به دوري از تفرقه مي خواند، مي نويسد:

[صفحه 49]

و ليس رجل- فاعلم- احرص علي جماعه امه محمد صلي الله عليه و آله و سلم و الفتها مني[3] .

(پس بدان در امت اسلام هيچ کس همانند من وجود ندارد که به وحدت امت محمد (ص) و به انس گرفتن آنان به همديگر، از من دلسوزتر باشد.)

آري خورشيد ولايت اگرچه در مدينه مي تابيد اما سياست بازان، مردم را از هرم ولايي آن محروم ساختند و اين گونه تفرقه ايجاد شد.


صفحه 48، 49.








  1. نهج البلاغه، خطبه ي 33 و 176.
  2. سخنراني ها و مقالات کنفرانس وحدت اسلامي (تهران، 1367)، تنظيم دبيرخانه ي کنفرانس، ص 41.
  3. نهج البلاغه، نامه ي 3 و 78.