تنازع يا تشاور و تضارب آراء















تنازع يا تشاور و تضارب آراء



گفتني است که اگر در سوره ي انفال: 46، مومنان را از تنازع و نزاع نهي مي کنند از سويي ديگر به تشاور و تضارب آرا امر مي کنند. اگرچه نهي از شي ء مقتضي امر به ضد نيست و امر به شي هم مقتضي نهي از عنه آن نيست ولي در اين مورد، بنا به فرموده ي مفسران، اگر صريحا در قرآن نهي از نزاع شده است عقلا انسان، مامور به مشورت و تضارب آراست تا از تنازع درامان بماند. مقدمات عقلي اين قضيه عبارتند از:

الف) انسان با فکر کار کند، ب) هر فردي فکر خاص خود را دارد، بر اساس: «لقد خلقکم اطوارا و کل يعمل علي شاکلته»، ج) همه مثل هم فکر نمي کنند. پس بايد با تضارب آرا و مشورت به حرف مشترک برسند (اگر گروهي کار کنند).

حال اگر پس از مشورت و تضارب آرا، به نتيجه ي واحد رسيدند و يا حداقل مشترکاني يافتند که مطلوب است ولي اگر به نتيجه ي مطلوب نرسيدند طبق آيه ي 152 از سوره ي آل عمران بايد به کتاب و سنت و رهبري رجوع کنند و حق را بيابند. خداوند متعال در اين آيه ي شريفه مي فرمايد:

و لقد صدقکم الله وعده، اذ تحسونهم باذنه حتي اذا فشلتم و تنازعتم في الامر و عصيتم من بعد ما اريکم... (و) در نبرد احد) قطعا خدا وعده ي خود را با شما راست گردانيد، آنگاه که به فرمان او آنان را مي کشتيد تا آنکه سست شديد و در کار با يکديگر به نزاع پرداختيد و پس از آنکه آنچه را دوست داشتيد (غنايم را) به شما نشان داد، نافرماني کرديد و... هنگامي که در حال گريز از کوه بالا مي رفتيد به هيچ کس توجه نمي کرديد و پيامبر، شما را از پشت سرتان فرامي خواند و...)

آيت الله جوادي آملي با اشاره به همين مطلب مي فرمايد:

در موارد زيادي، قرآن کريم اشاره دارد به اينکه اگر تضارب آراء و مشورت نکنيد و يا به رهبري مراجعه نکنيد مبتلا به نزاع و فشل خواهيد شد البته

[صفحه 47]

مشورت در «امرالناس» است و در «امرالله» که بر اساس «ان الحکم الا الله» حکم مي شود مشورت جايگاهي ندارد. خداوند سبحان مي فرمايد: «فان تنازغتم في شي ء فردوه الي الله و رسوله»، يعني اگر نزاع بعد از مشورت به وجود آمد مرجع شما کتاب و سنت باشد.»[1] .


صفحه 47.








  1. تفسير سوره ي انفال: 46، مسجد اعظم، مورخ 1379/8/18.