وحدت و آثار ملي















وحدت و آثار ملي



زماني که در جامعه اي وحدت دروني و اجتماعي ايجاد شود اين جامعه در مقابل دشمنان دروني و بيروني، با اهتمام تمام مي ايستد و پيروزي آن مسلم خواهد بود.

حضرت امير (ع) در اين مورد مي فرمايد:

پس آنگاه که در زندگي گذشتگان مطالعه و انديشه مي کنيد، عهده دار چيزي باشيد که عامل عزت آنان بود و دشمنا را از سر آنها برداشت و سلامت و

[صفحه 33]

عافيت زندگي آنان را فراهم کرد و نعمتهاي فراوان را در اختيارشان گذاشت و کرامت و شخصيت به آنان بخشيد که از تفرقه و جدايي اجتناب کردند و بر وحدت و همدلي همت گماشتند و يکديگر را به وحدت واداشتند.[1] .

بنابر سخنان حضرت امير (ع) اقتدار ملي و عزت و نيز مبارزه با دشمنان ميهن و باورداشتهاي ما، از ارمغان هاي وحدت است. در صورتي که وحدت داشته باشيم با همدلي و ياري يکديگر مي توانيم به عزت و اقتدار در درون مرزهاي کشور برسيم و از همين اقتدار ملي براي نابود کردن دشمنان مدد جوييم. در جاي ديگر حضرت با اشاره به نقش رهبري و وحدت ملي و بيان حقوق رهبري بر امت اسلامي و متقابلا اداي حقوق مردم از سوي زمامداران و حاصل آن که عزت ديني و ملي است مي فرمايد:

آنگاه که مردم حق رهبري را ادا کنند و زمامدار، حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت مي يابد و راه هاي دين پديدار و نشانه هاي عدالت برقرار و سنت پيامبر (ص) پايدار گردد. پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت اميدوار و دشمن در آرزوهايش مايوس مي گردد. اما اگر مردم بر حکومت چيره شوند يا زمامدار بر رعيت ستم کند، وحدت کلمه از بين مي رود و نشانه هاي ستم آشکار و....[2] .

بنابراين براي مبارزه با دشمنان داخلي و خارجي بايد به سلاح وحدت و اتحاد مجهز باشيم تا اين گونه از عزت و اقتدار ديني و ملي بالا برخوردار باشيم و در مقابل متجاوزان بايستيم و اين وحدت حاصل نمي گردد مگر از طريق اداي حقوق مردم و زمامداران از سوي يکديگر. پاره اي در مورد اين ارتباط مقدس مي نويسند:

انسجام و هماهنگي يک جامعه به صورت «امام» و «امت» متبلور مي شود چون اگر مقصدي در بين نباشد يا راهي براي نيل به آن مقصود نباشد، هرگز انسجام تحقق نمي پذيرد و مقصد بدون راه يا راه بدون هدف، عامل هماهنگي

[صفحه 34]

و اتحاد جامعه نخواهد بود، زيرا زمينه ي تحرک در آن وجود ندارد


صفحه 33، 34.








  1. نهج البلاغه، خطبه ي 80 و 192 و 81.
  2. همان، خطبه ي 9 و 216 و 10.