اكسير محبت و وحدت آفريني















اکسير محبت و وحدت آفريني



يکي از عوامل ايجاد وحدت و هماهنگي در بين افراد جامعه، محبت و عشق است. پيش از اين گفته شد که رسولان و رهبران الهي، به علت حکومت بر قلبهاي مردم و عشق و محبت به پيروان و امتهاي خود، دلهاي مردم را به هم پيوند مي دهند. در قرآن کريم نيز علت پيوند و وحدت اجتماعي، محبت و اخلاق نيک رسول الله ذکر شده است. حضرت امير (ع) در زمينه ي نقش محبت در وحدت مي فرمايند:

قلوب الرجال وحشيه، فمن تالفها اقبلت عليه.[1] .

(دلهاي مردم گريزان است، به کسي روي آوردند که خوشرويي کند «با محبت باشد.)

در يک نگاه کلي، در مي يابيم که محبت اساس دين اسلام است و دين اسلام نيز مايه ي پيوند و وحدت و همدلي بين افرادي است که داراي اعتقاداتي مشترک هستند. حضرت علي (ع) با اشاره به اين خصوصيت دين اسلام و رابطه ي مثلث دين و محبت و وحدت مي فرمايد:

همانا دين اسلام دين خداوندي است که آن را براي خود برگزيد و با ديده ي عنايت پرورانه و بهترين آفريدگان خود را مخصوص ابلاغ آن قرار داد. پايه هاي اسلام را بر محبت خويش استوار ساخت و اديان و مذاهب گذشته را با عزت آن خوار کرد... خداوند اسلام را به گونه اي استحکام بخشيد که پيوندهايش نگسلد و حلقه هايش از هم جدا نشو دو ستونهايش خراب نگردد.[2] .

بنابراين آنگونه که حضرت علي (ع) مي فرمايد ريشه ي پايه هاي دين اسلام، محبت و عشق به خداوند متعال است و ميوه ي اين محبت به يقين وحدت بين مسلمانان خواهد بود و اين محبت به خدا و رسولش و ائمه ي معصومين (ع) و محبت به همه ي آنان- که «عباد

[صفحه 22]

صالحين» هستند و در روز بارها بر آنان درود و سلام مي فرستيم- است که دلهاي ما را به هم پيوند مي دهد و بذر همدلي و همرنگي و همراهي در سرزمين دلهايمان مي افشاند.

خداوند در قرآن کريم خطاب به رسول رحمت و پيام آور وحدت مي فرمايد:

فبما رحمه من الله لينت لهم و لو کنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولک.[3] .

(اين رحمت الهي است که تو را با مردم مهربان کرده و اگر خشن و سنگدل مي بودي همه از اطراف تو پراکنده مي شدند.)

در تفسير گرانقدر الميزان آمده است که:

فظ به معناي خشن و قسي القلب است و غلظت قلب کنايه از فقدان رقت و رافت قلب است و انفضاص به معناي پراکندگي و تفرق است. در حقيقت آيه مي فرمايد: اي مومنان رحمت ما چنين ايجاب مي کند که پيغمبر با شما به مدارا و نرمش رفتار کند... در حقيقت اين ايه متفرع بر کلام ديگري است که در تقدير است ولي سياق کلام به خوبي آن را روشن مي سازد و تقدير اين است که: اي پيغمبر اکنون که مومنان را مانند کفار مي بيني و هاله اي از غم و حسرت قيافه هايشان را احاطه کرده، رحمت ما چنين ايجاب مي کند که حالت نرمش و مداراي خود را از دست ندهي. والا از اطراف تو پراکنده مي شوند.[4] .

در واقع آنچه مانع پراکندگي و تفرقه ي بين مسلمين مي شود، محبت و اخلاق نرم و خوشرويي رسول خدا (ص) و اين اخلاق خوش و محبت نيز اقتضاي رحمت خداوند رحيم است که در سايه ي وحدت امت اسلامي ايجاد مي شود.

[صفحه 23]


صفحه 22، 23.








  1. نهج البلاغه، حکمت 50.
  2. نهج البلاغه، خطبه ي 12 و 198.
  3. سوره ي آل عمران: 159.
  4. تفسيرالميزان، ج 4، ص ص 100 -99.