ضرورت نظارت بر نويسندگان و منشيان











ضرورت نظارت بر نويسندگان و منشيان



امام علي عليه السلام در نامه 53 به حسّاسيّت نامه هائي که از دفتر رهبري خارج يا واصل مي گردد، توجّه کامل دارد و مي فرمايد:

ثُمَّ انْظُرْ فِي حَالِ کُتَّابِکَ، فَوَلِّ عَلَي أُمُورِکَ خَيْرَهُمْ، وَاخْصُصْ رَسَائِلَکَ الَّتِي تُدْخِلُ فِيهَا مَکَائِدَکَ وَأَسْرَارَکَ بِأَجْمَعِهِمْ لِوُجُوهِ صَالِحِ الْأَخْلَاقِ مِمَّنْ لَا تُبْطِرُهُ الْکَرَامَةُ، فَيَجْتَرِئَ بِهَا عَلَيْکَ فِي خِلَافٍ لَکَ بِحَضْرَةِ مَلَأٍ وَلَا تَقْصُرُ بِهِ الْغَفْلَةُ عَنْ إِيرَادِ مُکَاتَبَاتِ عُمَّالِکَ عَلَيْکَ، وَإِصْدَارِ جَوَابَاتِهَا عَلَي الصَّوَابِ عَنْکَ، فَيَأْخُذُ لَکَ وَيُعْطِي مِنْکَ، وَلَا يُضْعِفُ عَقْداً اعْتَقَدَهُ لَکَ وَلَا يَعْجِزُ عَنْ إِطْلَاقِ مَا عُقِدَ عَلَيْکَ، وَلَا يَجْهَلُ مَبْلَغَ قَدْرِ نَفْسِهِ فِي الْأُمُورِ، فَإِنَّ الْجَاهِلَ بِقَدْرِ نَفْسِهِ يَکُونُ بِقَدْرِ غَيْرِهِ أَجْهَلَ.

ثُمَّ لَا يَکُنِ اخْتِيَارُکَ إِيَّاهُمْ عَلَي فِرَاسَتِکَ وَاسْتِنَامَتِکَ وَحُسْنِ الظَّنِّ مِنْکَ فَإِنَّ الرِّجَالَ يَتَعَرَّضُونَ لِفِرَاسَاتِ الْوُلَاةِ بِتَصَنُّعِهِمْ وَحُسْنِ خِدْمَتِهِمْ، وَلَيْسَ وَرَاءَ ذلِکَ مِنَ النَّصِيحَةِ وَالْأَمَانَةِ شَيْ ءٌ.

وَلکِنِ اخْتَبِرْهُمْ بِمَا وُلُّوا لِلصَّالِحِينَ قَبْلَکَ، فَاعْمِدْ لِأَحْسَنِهِمْ کَانَ فِي الْعَامَّةِ أَثَراً، وَأَعْرَفِهِمْ بِالْأَمَانَةِ وَجْهاً، فَإِنَّ ذلِکَ دَلِيلٌ عَلَي نَصِيحَتِکَ لِلَّهِ وَلِمَنْ وُلِّيتَ أَمْرَهُ.

وَاجْعَلْ لِرَأْسِ کُلِّ أَمْرٍ مِنْ أُمُورِکَ رَأْساً مِنْهُمْ، لَا يَقْهَرُهُ کَبِيرُهَا، وَلَا يَتَشَتَّتُ عَلَيْهِ کَثِيرُهَا، وَمَهْمَا کَانَ فِي کُتَّابِکَ مِنْ عَيْبٍ فَتَغَابَيْتَ عَنْهُ أَلْزِمْتَهُ.

(سپس در امور نويسندگان و منشيان به درستي بيانديش، و کارهايت را به بهترين آنان واگذار، و نامه هاي محرمانه، که در بردارنده سياستها و اسرار تو است، از ميان نويسندگان به کسي اختصاص ده که صالحتر از ديگران باشد، کسي که گرامي داشتن او را به سرکشي و تجاوز نکشاند تا در حضور ديگران با تو مخالفت کند، و در رساندن نامه کارگزارانت به تو، يا رساندن پاسخهاي تو به آنان کوتاهي نکند، و در آنچه براي تو مي ستاند يا از طرف تو به آنان تحويل مي دهد، فراموشکار نباشد.

و در تنظيم هيچ قراردادي سُستي نورزد، و در بر هم زدن قراردادي که به زيان توست کوتاهي نکند، و منزلت و قدر خويش را بشناسد.

همانا آنکه از شناخت قدر خويش عاجز باشد، در شناخت قدر ديگران جاهل تر است مبادا در گزينش نويسندگان و منشيان، بر تيزهوشي و اطمينان شخصي و خوش باوري خود تکيه نمائي، زيرا افراد زيرک با ظاهرسازي و خوش خدمتي، نظر زمامداران را به خود جلب مي نمايند، که در پس اين ظاهرسازي ها، نه خيرخواهي وجود دارد، و نه از امانتداري نشاني يافت مي شود.

لکن آنها را با خدماتي که براي زماماداران شايسته و پشيين انجام داده اند بيازماي، به کاتبان و نويسندگاني اعتماد داشته باش که در ميان مردم آثاري نيکو گذاشته، و به امانتداري از همه مشهورترند، که چنين انتخاب درستي نشاندهنده خيرخواهي تو براي خدا، و مردمي است که حاکم آناني.

براي هريک از کارهايت سرپرستي برگزين که بزرگي کار بر او چيرگي نيابد، و فراواني کار او را درمانده نسازد، و بدان که هرگاه در کار نويسندگان و منشيان تو کمبودي وجود داشته باشد که تو بي خبر باشي خطرات آن دامنگير تو خواهد بود.)