ضرورت نيروهاي اطّلاعاتي و هسته هاي گزينش











ضرورت نيروهاي اطّلاعاتي و هسته هاي گزينش



پس مباحثي پيرامون:

معيارهاي گزينش

ملاک هاي انتخاب مديران

ارزيابي صفات و شرائط مديريّت ها

برّرسي رفتاري مديران موجود

تطبيق صفات مديران با جايگاه مديريّت ها

يک بحث جدّي و سرنوشت ساز است.

که سلامت يا سقوط جامعه انساني به آن بستگي کامل دارد.

از اين رو در تمام کشورها، با انواع گرايش ها و مليّت ها، به مبحث گزينش توجّه ويژه اي دارند، تا مديران نالايق در پُست هاي کليدي جامعه راه نيابند و سلامت جامعه را مورد تهديد قرار ندهند.

اميرالمؤمنين عليه السلام نسبت به اين مسئله مهم و سرنوشت ساز مي فرمايد:

وَلَکِنَّنِي آسَي أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَفُجَّارُهَا،

فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلاً، وَعِبَادَهُ خَوَلاً، وَالصَّالِحِينَ حَرْباً، وَالْفَاسِقِينَ حِزْباً، فَإِنَّ مِنْهُمُ الَّذِي قَدْ شَرِبَ فِيکُمُ الْحَرَامَ، وَجُلِدَ حَدّاً فِي الْإِسْلَامِ، وَإِنَّ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ يُسْلِمْ حَتَّي رُضِخَتْ لَهُ عَلَي الْإِسْلَامِ الرَّضَائِخُ.

فَلَوْ لَا ذلِکَ مَا أَکْثَرْتُ تَأْلِيبَکُمْ وَتَأْنِيبَکُمْ، وَجَمْعَکُمْ وَتَحْرِيضَکُمْ، وَلَتَرَکْتُکُمْ إِذْ أَبَيْتُمْ وَوَنَيْتُمْ.

«لکن از اين اندوهناکم که بيخردان، و تبهکاران اين امّت حکومت را به دست آورند،

آنگاه مال خدا را دست به دست بگردانند، و بندگان او را به بردگي کشند، با نيکوکاران در جنگ، و با فاسقان همراه باشند،

زيرا از آنان کسي در ميان شماست که شراب نوشيد و حد بر او جاري شد، و کسي که اسلام را نپذيرفت، امّا بناحق بخشش هايي به او عطا گرديد.

اگر اينگونه حوادث نبود شما را برنمي انگيختم، و سرزنشتان نمي کردم، و شما را به گردآوري تشويق نمي نمودم، و آنگاه که سرباز مي زديد رهاتان مي کردم.»[1] .









  1. نامه 62 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، اسناد و مدارک اين نامه به شرح زير است:

    1- الامامة والسياسة ج1 ص154 و155: ابن قتيبة (متوفاي 276 ه)

    2- الغارات ج 1 ص 302: ابن هلال ثقفي (متوفاي 283 ه)

    3- المسترشد ص401 و409: طبري شافعي (متوفاي 310 ه)

    4- کشف المحجة ص249-241-236: سيد بن طاووس (متوفاي 664 ه)

    5- رسائل: کليني (متوفاي 328 ه) «طبق نقل سيد ابن طاووس»

    6- عقد الفريد ج 2 ص 135: ابن عبد ربه مالکي (متوفاي 328 ه)

    7- مروج الذهب ج 2 ص 35: مسعودي (متوفاي 346 ه)

    8- تاريخ طبري ج4 ص48 سنه38: طبري شافعي (متوفاي 310 ه)

    9- کتاب النهاية(باب الباء): ابن أثير شافعي (متوفاي 606 ه)

    10- کتاب محاسن ص 41: بيهقي شافعي (متوفاي 569 ه)

    11- کتاب أمالي: شيخ صدوق (متوفاي 381 ه)

    12- غرر الحکم ص 329 / ج 3 ص 84 و393: آمدي (متوفاي 588 ه)

    13- معدن الجواهر ص 226: کراجکي (متوفاي 449 ه)

    14- منهاج البراعة ج3 ص219: ابن راوندي (متوفاي 573 ه).