شناخت عمروعاص











شناخت عمروعاص



و در افشاي يکي ديگر از سران قاسطين «عمروعاص» در يک سخنراني فرمود:

وَلَمْ يُبايعْ حَتّي شَرَطَ اَنْ يُؤتِيَهُ علي الْبَيْعَةِ ثمناً[1] .

(بيعت نمي کند مگر آنکه در يک معامله سياسي، در برابر بيعت سرمايه اي به دست آورد.)

يعني طرفداري عمروعاص از معاويه بر اساس عقيده و ايمان نيست بلکه پول پرستي و قدرت طلبي او را منحرف کرده است و درسخنراني ديگري بيشتر ماهيت او را شناساند.

عَجَباً لِابْنِ النَّابِغَةِ! يَزْعَمُ لِأَهْلِ الشَّامِ أَنَّ فِيَّ دُعَابَةً، وَأَنِّي امْرُؤٌ تِلْعَابَةٌ: أُعَافِسُ وَأُمَارِسُ! لَقَدْ قَالَ بَاطِلاً، وَنَطَقَ آثِماً.

أَمَا - وَشَرُّ الْقَوْلِ الْکَذِبُ - إِنَّهُ لَيَقُولُ فَيَکْذِبُ، وَيَعِدُ فَيَخْلِفُ، وَيُسْأَلُ فَيَبْخَلُ، وَيَسْأَلُ فَيُلْحِفُ، وَيَخُونُ الْعَهْدَ، وَيَقْطَعُ الْإِلَّ؛ فَإِذَا کَانَ عِنْدَ الْحَرْبِ فَأَيُّ زَاجِرٍ وَآمِرٍ هُوَ! مَا لَمْ تَأْخُذِ السُّيُوفُ مَآخِذَهَا، فَإِذَا کَانَ ذلِکَ کَانَ أَکْبَرُ مَکِيدَتِهِ أَنْ يَمْنَحَ الْقِرْمَ سُبَّتَهُ.

أَمَا وَاللَّهِ لََيمْنَعُنِي مِنَ اللَّعِبِ ذِکْرُ الْمَوْتِ، وَإِنَّهُ لََيمْنَعُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ نِسْيَانُ الْآخِرَةِ، إِنَّهُ لَمْ يُبَايِعْ مُعَاوِيَةَ حَتَّي شَرَطَ أَنْ يُؤْتِيَهُ أَتِيَّةً، وَيَرْضَخَ لَهُ عَلي تَرْکِ الدِّينِ رَضِيخَةً.[2] .

(شگفتا! پسر آن زن بدنام در ميان مردم شام نشر مي دهد که من اهل مزاح هستم مردي شوخ طبع، که مردم را سرگرم شوخي مي کند.

حرفي به باطل گفته! و سخني به گناه انتشار داده است.

آگاه باشيد بدترين گفتار؛ دروغ است او سخن مي گويد و دروغ مي گويد، وعده مي دهد و تخلف مي نمايد، درخواست مي کند و اصرارمي ورزد، اگر از او چيزي درخواست شود بخل مي کند، به پيمان خيانت مي نمايد، و پيوند خويشاوندي را قطع مي کند، به هنگام نبردسر و صدا راه مي اندازد و تهيج و تحريص مي نمايد.

(امّا اين سر و صدا)

تا هنگامي است که دست به شمشيرها نرفته، در اين هنگام براي رهائي جانش بهترين و بزرگترين نقشه اش آن است که جامه اش را بالا زند وعورت خود را آشکار سازد «تا از کشتن او چشم پوشي شود»!

آگاه باشيد به خدا سوگند، ياد مرگ مرا از شوخي و سرگرمي بازمي دارد، ولي او را فراموشي آخرت از گفتن سخن حق بازداشته است اوحاضر نشد با معاويه بيعت کند جز اينکه از او مزدي به دست آورد، ودر برابر از دست دادن دينش بهائي گرفت).









  1. خطبه 26 نهج البلاغه معجم المفهرس.
  2. خطبه 84 نهج البلاغه معجم المفهرس.