شناخت كوفيان











شناخت کوفيان



امام علي عليه السلام با آگاهي لازم و شناخت خُلق و خوي کوفيان در نکوهش لشگريان خود فرمود:

مُنِيتُ بِمَنْ لا يُطيعُ اِذا اَمَرْتُ وَلا يُجيبُ اِذا دَعَوْتُ

لا أباً لَکمْ مَا تَنْظِروُنَ بِنَصْرِکُمْ رَبَّکُمْ؟

أَمَا دِينٌ يَجْمَعُکُمْ، وَلا حَمِيَّةَ تحمشُکُمْ! أَقُومُ فِيکُمْ مُسْتَصْرِخاً، وَ أنَادِيکُمْ مُتَغَوِّثاً، فَلا تسمعُون لِي قَوْلاً، وَلا تُطِيعُون لِي أَمْراً، حَتَّي تَکَشَّفَ الاُمُورُ عَنْ عَوَاقِبِ المساءَةِ، فَمَا يُدْرکُ بِکُمْ ثَارٌ، وَلا يُبْلَغُ بِکُمْ مَرَامٌ

دَعَوْتُکُمْ إلي نَصْرِ اخوانِکُمْ فَجِرْجَرْتُمْ جَرْجَرَةَ الْجَمَلِ الأَسَرِّ، وَ تَثَاقَلْتُمْ تَثَاقُلَ النّضو الأَدْبَرِ، ثُمَّ خَرَجَ إلَيَّ مِنْکُمْ جُنَيْدٌ مُتَذَائِبٌ ضَعِيفٌ «کَأَنَّمَا يُساقونَ إلي الْمَوْتِ وَ هُمْ يَنْظُرُونَ».[1] .

(هرچه شما را دعوت مي کنم اجابت نمي کنيد، و هرگاه فرمان مي دهم اطاعت نمي کنيد.

اي بي اصلها! در ياري پروردگارتان منتظر چه هستيد؟

آيا دين نداريد که شما را گرد آورد؟ و يا غيرتي که شما را به خشم وادارد؟

در ميان شما به پا خاسته ام! هرچه فرياد مي کشم و از شما ياري مي طلبم سخن مرا نمي شنويد و از دستورم اطاعت نمي نمائيد تا چهره واقعي کارهاي بد آشکارا گردد نه با شما مي توان انتقام خوني گرفت؛ و نه باکمک شما به هدف مي توان رسيد.

شما را به ياري برادرانتان دعوت کردم، همانند شتري که از درد بنالد آه و ناله سر داديد، اما آنها نيز افراد مضطرب و ناتواني بودند که گويا آنها را به سوي مرگ مي برند، در حالي که آن را با چشم خود مي نگرند!)









  1. خطبه 39 نهج البلاغه معجم المفهرس.