سرزنش از خيانت اقتصادي











سرزنش از خيانت اقتصادي



پس از ياد خدا و درود! همانا، شايستگي پدرت مرا نسبت به تو خوشبين، و گمان کردم همانند پدرت مي باشي،[1] و راه او را مي روي، ناگهان بمن خبر دادند، که در هواپرستي چيزي فروگذار نکرده، و توشه اي براي آخرت خود باقي نگذاشته اي، دنياي خود را با تباه کردن آخرت آبادان مي کني، و براي پيوستن با خويشاوندانت از دين خدا بريدي، اگر آنچه بمن گزارش رسيده، درست باشد، شتر خانه ات، و بند کفش تو از تو باارزش تر است، و کسي که همانند تو باشد، نه لياقت پاسداري از مرزهاي کشور را دارد، و نه مي تواند کاري را به انجام رساند، يا ارزش او بالا رود، يا شريک در امانت باشد. يا از خيانتي دور ماند، پس چون اين نامه به دست تو رسد، نزد من بيا.انشاءالله.[2] .









  1. جارود پدر منذر در سال نهم هجرت خدمت پيامبر آمد و مسلمان شد، وفردي صالح و شايسته بود که در سال 21 در جنگ هاي فارس شهيد شد..
  2. تاريخ ابن واضح ج 2 ص 192و - انساب الاشراف ص 13.