حكايات تاريخي















حکايات تاريخي



گويند چنگيزخان روزي پسران را جمع کرد و يک تير از ترکش برکشيد و آن را بشکست. پس يک يک تير بر مي افروزد تا چند عده شد و از شکستن آن زور آزمايان عاجز ماندند. آنگاه روي به پسران آورد و گفت: مثل شما، مثل تير ضعيف است. چون به ياران مضاعف شود و هم پشت باشند مبارزان بر شکستن آن قادر نباشند.[1] قرآن کريم در اين باره مي فرمايد: همگي به ريسمان الهي چنگ بزيد و متفرق نشويد.[2] .

- همراه جمعيت باشيد و از پراکندگي بپرهيزيد.[3] .

همچنين حضرت محمد (ص) فرموده اند: بهترين مديران و فرمانروايان، کساني هستند که استعدادها و سليقه هاي گوناگون را زير چتر مديريت گرد آورند و بدترين مديران کساني هستند، که مجموعه ي همسو و هم آهنگ را متفرق سازند.

پايان کلام اينکه پاشيدن تخم نفاق در ميان زيردستان هنر نيست و هر مدير تازه واردي قادر است آن را انجام دهد و در حقيقت، مديريت يعني هم آهنگي بين منابع انساني و غير انساني، در جهت تحقق و تکميل اهداف سازمان.









  1. تاريخ جهان گشاي، عطاملک جويني.
  2. سوره ي آل عمران: 105.
  3. ميزان الحکمه، ج 3، ص 220.