آثار و مشكلات عدم وحدت در جامعه















آثار و مشکلات عدم وحدت در جامعه



عدم وحدت در هر سيستم، منجر به اضمحلال آن خواهد شد و آثار ناگواري را بر جامعه تحميل خواهد کرد. برخي از مشکلات که در اثر عدم وحدت بر جامعه ي اسلامي تحميل مي گردد عبارت است از:

1- از بين رفتن ارزش هاي اسلامي

يکي از اهداف بزرگ دشمنان، از بين بردن ارزش هاي مثبت فرهنگ اسلامي است و اين امر ميسر نمي گردد مگر با از بين رفتن وفاق ملي. امام علي (ع) در اين مورد مي فرمايند: شيطان، راه هاي خود را به شما آسان مي نمايد و مي خواهد که گره هاي استوار دينتان را يکي پس از ديگري بگشايد و به جاي وحدت بر پراکندگي تان بيفزايد.[1] تفرقه و عدم وحدت در جامعه منجر به افزايش مفاسد اخلاقي خواهد شد. امام علي (ع) در اين باره نيز مي فرمايند: در هنگام پراکندگي، خدا لباس کرامت و عزت را از تن افراد بيرون خواهد کرد،[2] .

2- افزايش تضاد و درگيري بين افراد، نهادها، سازمان ها و...

اگر در جامعه اي معيارهاي ناسازگار و متضاد حاکم باشند، همبستگي و وابستگي فرد و جامعه را متزلزل کرده و ارزش ها و هنجارهاي اجتماعي، نفوذ خود را از دست مي دهند و جامعه را به سوي تباهي کشيده خواهد شد. امام علي (ع) در اين مورد مي فرمايند، اي مردم، امواج کوه پيکر فتنه ها را با کشتي هاي نجات (علم، ايمان، اتحاد) در هم شکنيد، از راه اختلاف و پراکندگي خود را کنار بکشيد،[3] .

[صفحه 9]

3- افزايش کارشکني

هنگام اختلاف هر گروه سعي مي کند تصميمات گروه ديگر را تخريب کند. امام علي (ع) مي فرمايند: اختلاف، تصميم گيري را نابود مي کند.[4] پيامبر اکرم (ص) در اين زمينه مي فرمايند: محبوب ترين افراد شما در پيشگاه خدا، کساني هستند که با ديگران الفت برقرار مي کنند و هم مالوف ديگران واقع مي شوند و منفورترين افراد شما نزد خداوند، کساني هستند که سخن چيني و کارشکني مي کنند و ميان ما و برادران ديني تفرقه و اختلاف ايجاد مي کنند،[5] .

4- خنثي کردن فعاليتهاي يکديگر

5- ايجاد نارضايتي در بين افراد

6- افزايش هزينه ها در جامعه

7- افزايش دوباره کاري ها (کارهاي موازي)

8- تلف شدن وقت مسئولين جامعه

9- جزء نگري، توجه به اهداف جزئي به جاي اهداف کلي

10- کارکنان لايق قادر نخواهند بود لياقت هاي خود را به عرصه ظهور برسانند


صفحه 9.








  1. نهج البلاغه، ترجمه ي شهيدي، خطبه ي 122، ص 120.
  2. نهج البلاغه، ترجمه ي شهيدي، خطبه ي 192.
  3. نهج البلاغه، ترجمه ي شهيدي، خطبه ي 5.
  4. نهج البلاغه، ترجمه ي شهيدي، حکمت 215.
  5. محجه البيضاء، ج 3، صص 290 و 388.