نتيجه گيري















نتيجه گيري



بدين ترتيب، جلوه اي از بخش نخست بررسي نمودار نظام مديريت در قرن نخستين اسلام را به پايان مي بريم. نظامي که در آن مدير، اصول گرايي را از متن وحياني اسلام برگرفته است و هيچ بهانه اي او را از حرکت بر اساس پايه هاي استوار و استوار ساز آن باز نمي دارد. گرچه رقيب سياسي او معاويه، به تقليد از روميان، دستگاه خلافت را به سلطنت بدل ساخت و به بهانه ي همسايگي با قيصر روم، خوي اشرافي خود را با برخورداري از تجمل و کاخ نشيني، ارضا نمود.

امام علي (ع) که از چشمه سار زلال اسلام سيراب گشته بود و از شکمبارگي ظالمان و گرسنگي محرومان رنج مي برد، هرگز تسليم زندگي اشرافي نشد و دستگاه پاک خلافت نبوي (ص) را پاس داشت و حجت را بر تمامي رهروان حق و عدالت تمام کرد و الگوي کامل يک نظام پوياي الهي و انساني را در مديريت رقم زد و به جهان مفتون قدرت و مکنت، نشان داد که مي توان به کمک ايمان، اراده و انديشه، به قدرت رسيد ولي شيفته ي قدرت و اسير مکنت نشد و اين ناممکن از نگاه دنيا پرستان را ممکن ساخت.