صراحت امام علي در برخورد با مخالفان و دشمنان















صراحت امام علي در برخورد با مخالفان و دشمنان



از شيوه هاي مرسوم در سياستهاي رايج امروز، نيرنگ، فريب و ظاهرسازي است. چه بسا عده اي گمان کنند چه اشکالي دارد براي پيشبرد اهداف اسلامي چند صباحي از آرمانها و اهداف خود سخن نگفت يا دست کم به صراحت و روشني از آنها ياد نکرد تا حساسيت دشمنان و مخالفان برانگيخته نشود و گمان کنند ما در آرمانهاي خود تجديد نظر کرده ايم و يا اينکه عده اي تصور نمايند سياست؛ يعني فريب و نيرنگ و سياستمدار واقعي؛ يعني حيله گر ماهر، چنان که ماکياولي، ظاهرسازي و فريب را خصوصيت مهم سياستمداران راستين بر مي شمرد.

اکنون پرسش اين است که آيا سياست به معناي فريب و ظاهرسازي، در قاموس حکومت علوي جايي داشت و يا اينکه حکومت علوي، هدفش انسان سازي و سعادت بخشي بوده است؟ استفاده از چنين ابزارها را با چنان اهدافي ناسازگار مي ديد و از اين شيوه ها پرهيز مي نمود؟ نگاهي مختصر به منش حضرت علي(ع) با مخالفان و دشمنانش به روشني اين اصل را اثبات مي کند که ايشان مقاصد خود را به صراحت بيان مي داشت و آشکارا بر انجام آنها تأکيد مي ورزيد.

هنگامي که مهاجر و انصار بر بيعت با حضرت علي(ع) اصرار مي ورزيدند، به آنان گفتند: اينک که بر گزينش من اصرار مي ورزيد انجام آن بايد در مسجد باشد.[1] آن گاه در مسجد، امام به «صراحت» برنامه حکومتي خود را اعلام کرده، فرمودند: جامعه امروز ما به همان بلايي دچار است که در نخستين روز بعثت پيامبر(ص) دچار بود. چاره اي جز اين نيست که اين جامعه، چون ديگي جوشان زير و زبر شود، چنان که فرازآمدگان، فرو روند و فروماندگان، فراز آيند.[2] بازتاب اين سياستهاي صريح در نامه عمروعاص به معاويه مشهود است. در آن نامه به معاويه هشدار داد: بنگر که چه مي تواني کرد، آن گاه که پسر ابوطالب هر چه را اندوخته اي چنان باز پس گيرد و به بيت المال بازگرداند که گويي چون چوبي پوست تو را مي کند.[3] اين نامه نشان مي دهد که حضرت از همان آغاز حکومتش برنامه هاي اصلاحي را به روشني اعلام کرد و پنهان کاري و ظاهرسازي را ابزار مناسبي براي اهداف حق طلبانه خويش نمي دانست.









  1. عزالدين ابوالحسن علي بن محمد (ابن الاثير)، همان، ج3، ص190.
  2. عبدالمجيد معادي خواه، خورشيد بي غروب، گفتار 16.
  3. علامه اميني، الغدير، ج8، ص288.