رعايت حقوق مخالفان















رعايت حقوق مخالفان



از مشکلات مهم حيات بشر اين است که در هر مسأله اي، يا به افراط مي گرايد و يا به تفريط رو مي آورد و در نتيجه، ارزيابيهاي يکطرفه، بررسيهاي تک بعدي به جاي تحليلهاي جامع نگر پديد مي آيند. از ويژگيهاي مهم شخصيت مولاي متقيان علي(ع) دوري جستن از حبّ و بغضهاي بي اساس است. از اين رو، حضرت به رغم آنکه دشمنان حکومت اسلامي و ناصالحان را به تشکيلات حاکميت راه نمي داد، اما در عين حال، حقوق آنها را در برخورداري از حيات انساني و بهره مندي از امنيت و آسايش به رسميت مي شناخت و در تحقق آنها بسيار حساس بود که به پاره اي از آن موارد اشاره مي شود:

الف) کشاورزان مشرک منطقه اي از رفتار سختگيرانه والي آن به امام علي(ع) شکايت مي کنند. امام در نامه اي به حاکم تذکر مي دهد که هرچند اينان مشرکند، اما به خاطر پيماني که با حکومت اسلامي دارند، درخور دور شدن و ستم کردن نيستند، پس با ايشان مهربانيِ آميخته با سختي را، شعار خود قرار ده، با آنها بين سخت دلي و مهرباني رفتار کن، برايشان بين نزديک و زياد، نزديک گردانيدن و دور و بسيار دور ساختن، جمع کن (يعني با آنان به اعتدال رفتار کن).[1] بنابراين، از ديدگاه امام علي(ع) مشرکانِ هم پيمان با حکومت اسلامي، سزاوار برخورداري از ملاطفت و مهرباني حاکمان هستند؛ به گونه اي که محبت همراه با سخت دلي باشد.

ب) حضرت در پاسخ به سخن خوارج «لا حکم الّا لله» فرمودند:

«منظور اينان آن است که امامت و رياست (در بين خلق) مخصوص خداوند است و حال آنکه ناچار براي مردم اميري لازم است خواه نيکوکار باشد يا بدکار. ]در هر صورت مؤمن در امارت و حکومت او به طاعت مشغول است و کافر بهره خود را مي برد.»[2] .

بنابراين، از ويژگيهاي هر حکومتي از جمله حکومت علوي تأمين معيشت و امنيت مردم و جامعه است. حکومت براي جلوگيري از هرج و مرج و تأمين امنيت اجتماعي پديد آمده است تا انسانها (چه کافر و چه مؤمن) بتوانند به تمتعات و علاقه هاي خود (مانند عبادت، پرستش خدا و. ..) دست يابند. علي(ع) در طول دوران حکومتش، با مخالفان خود چنين رفتاري کرد. شرح آن خواهد آمد.

ج) امير مؤمنان(ع)، هنگام گردش در شهر، پيرمرد نابينايي را ديد که از مردم درخواست کمک مي کرد. پرسيد: «اين کيست»؟ گفتند: مرد نصراني است. امام در پاسخ فرمودند:

«شگفتا! از او کار کشيديد، اکنون که پير و ناتوان شده او را از زندگي بازداشته ايد. از بيت المال به او بپردازيد تا آبرويش حفظ شود.»[3] .

يعني شهروندان حکومت اسلامي، هرچند نصراني باشند از بيت المال مسلمانان سهمي دارند و براي نگهداري آبروي آنها بايد در هنگام ناتواني به آنها کمک کرد.

د) امام(ع) در نامه اي به مالک اشتر استاندار خود در مصر نوشت:

«با همه مردم با رحمت و محبت رفتار کن و براي آنان حيوان درنده نباش که بهره هاي آنها را غنيمت مي شمارد؛ زيرا آنان دو گروه اند: يا برادر ديني تو هستند يا انساني مانند تو.»[4] .

در اين کلام امام، به دو گونه حقوق اشاره شده است:

1ـ حقوق ديني که به اقتضاي متدين بودن بر عهده دينداران نهاده مي شود؛

2ـ حقوق انساني که هر انساني سزاوار و شايسته آن است، از جمله مهرباني و ملاطفت حاکمان و کارگزاران حکومتي با همه مردم (چه متدين و چه غير متدين).









  1. صبحي صالح، همان، نامه 19، ص376.
  2. صبحي صالح، همان، خطبه 40، ص82.
  3. شيخ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج11، باب 19 از ابواب جهاد، ح1.
  4. صبحي صالح، همان، نامه 53، ص 426.