مقدمه















مقدمه



در يک نگاه انسانهاي برجسته دو گروه اند: يک گروه، انسانهايي هستند که در يک فضيلت داراي منزلت والا مي باشند، مانند متفکران بزرگي که تفکرات نو و برجسته اي به ارمغان آورده اند يا همانند عرفا و سالکاني که در سير و سلوک و عرفان به مقامات بالايي دست يافته اند و يا سياستمداران و حاکماني که در رعايت حقوق مردم و تحقق آنها از خود گذشتگي هاي بزرگي نموده اند.

گروه دوم، انسانهايي هستند که برجستگي آنها نه در يک زمينه، بلکه در ابعاد مختلفي مي باشد، مانند حکماي بزرگي که در سير و سلوک و عرفان نيز به منزلت والايي دست يافته اند و يا همانند سياستمداران و حاکماني که اهل تفکر و انديشه نيز بوده اند و آثار مهمي از خود بر جاي گذاشته اند. بي ترديد گروه اخير، الگوهاي مناسب تري براي ديگران هستند، زيرا اينان توانسته اند ابعاد مختلف انساني را در هماهنگي با هم به گونه اي مطلوب و شايسته رشد دهند. حضرت علي(ع) از اين گروه است و بلکه برجسته ترين آنهاست. آري! علي(ع) در عين عبوديت، به ياد مردم بوده، براي احقاق حق مردم تلاش مي کرد. در عين مهرباني و رأفت با دوستان و مردم و حتي مخالفان، با دشمنانِ حق و ظالمان، سختگير و خشمناک بود. در عين آخرت گرايي، زهد و دنياگريزي، بر اساس مسؤوليت و وظيفه الهي به حکومت، سياست و دنيا رو مي آورد، آنچنان که دنياي وي عين آخرت و دنياگريزي بوده است. آن حضرت با همه مُکنت و حکومتش، بر حفظ بيت المال و مصرف درست آن اهتمام مي ورزيد و هيچ گونه تبعيض و مصلحت سنجي را روا نمي داشت. چنين اوصافي از آن حضرت بي شمار است، به گونه اي که حتي غير

مسلمانان بر آن صحه گذاشته اند، براي مطالعه آنها، به کتابهاي نوشته شده در اين زمينه رجوع شود.

به هر حال، ضروري است که شخصيت و زندگي چنين انساني بررسي شود تا روش درست زندگي کردن، ترسيم و آموخته شود، اما در يک نوشتار مختصرِ مقاله گونه، بررسي تمامي ابعاد اين شخصيت غير ممکن است، لذا تنها به مسأله حکومت آن حضرت، آن هم اصول و قواعد حاکم بر حکومت آن حضرت در برخورد با مخالفان و دشمنانش مي پردازيم.