نهج البلاغه و نيازمندي هاي انسان معاصر











نهج البلاغه و نيازمندي هاي انسان معاصر



مي پرسند:

آيا نهج البلاغه براي انسان عصر ما پيام دارد؟

آيا با دگرگوني انسان و جامعه، مي توان از منابع روائي چند صد سال قبل استفاده کرد؟

آيا راه حل هاي نهج البلاغه مي تواند جاودانه باشد؟

چگونه مباحث مطرح شده در چهارده قرن گذشته، امروز پاسخگوي انسان عصر فضاست؟

و ضرورت برّرسي و شناسائي آن کدام است؟

پاسخ سئوالات ياد شده به ارزيابي دو طرز تفکّر، دو نوع جهان بيني، دو مکتب فلسفي ارتباط داد.

الف - تفکّر دياليک تيکي «ماترياليسم دياليک تيک»

ب - تفکّر رئاليستي «در فلسفه اسلامي»

هر يک از دو مکتب ياد شده در طول زندگي انسان ها، و حيات علمي بشر، بارها و بارها به آموزش و نقد و تحقيق و برّرسي گذاشته شده و طرفداران فراواني داشته و دارند،

که باور آن و اصالت دادن به هر کدام از دو نوع تفکّر فوق الذّکر ره آوردهاي بينشي فراواني را به همراه خواهد داشت.