شادي و لذّت پرهيزكاران











شادي و لذّت پرهيزکاران



قسمتي از خطبه 192 نهج البلاغه

يُمْسِي وَهَمُّهُ الشُّکْرُ، وَيُصْبِحُ وَهَمُّهُ الذِّکْرُ. يَبِيتُ حَذِراً وَيُصْبِحُ فَرِحاً؛ حَذِراً لَمَّا حُذِّرَ مِنَ الْغَفْلَةِ، وَفَرِحاً بِمَا أَصَابَ مِنَ الْفَضْلِ وَالرَّحْمَةِ.

إِنِ اسْتَصْعَبَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فِيَما تَکْرَهُ لَمْ يُعْطِهَا سُؤْلَهَا فِيَما تُحِبُّ. قُرَّةُ عَيْنِهِ فِيَما لَا يَزُولُ، وَزَهَادَتُهُ فِيَما لَا يَبْقَي، يَمْزُجُ الْحِلْمَ بِالْعِلْمِ، وَالْقَوْلَ بِالْعَمَلِ.

ترجمه: قسمتي از خطبه 192

«روز را به شب مي رساند با سپاسگذاري، و شب را به روز مي آورد با ياد خدا، شب مي خوابد اما ترسان، و بر مي خيزد شادمان، ترس براي اينکه دچار غفلت نشود، و شادماني براي فضل و رحمتي که به او رسيده است.

اگر نفس او در آن چه دشوار است فرمان نبرد، از آن چه دوست دارد محرومش مي کند، روشني چشم پرهيزکار در چيزي قرار دارد که جاودانه است، و آن چه را ترک مي کند که پايدار نيست، بردباري را با علم، و سخن را با عمل، در مي آميزد.»