كشف يك توطئه











کشف يک توطئه



قهرمان اين داستان صفيّه هوزان است.

صفيّه دوشيزه اي در کمالِ جمال و زيبائي بود.

و عاشق جواني از انصار شد که آن جوان به او اعتنائي نداشت.

يک روز صفيّه با گريبان چاک زده و گريان و فرياد کنان به مسجد آمد و ضمن اشاره به جانب جوان انصاري از او شکايت کرد و گفت:

«در آن ميان که من از خانه عمويم به خانه خود باز مي گشتم اين جوان بر سَرِ راه من قرار گرفت و پيش از آنکه فرصت دفاع به من دهد، آبروي مرا بُرد.»

آنگاه صفيّه دامن جامه را به دست گرفت و مادّه اي شبيه به «مَني» را که به دامنش ريخته بود، نشان داد و گفت:

«و اينک اثر آن تجاوز و پرده دري است که بر دامن جامه من آشکار است»

سپس صفيّه تقاضاي حکم از خليفه دوّم کرد.

در اين هنگام خليفه دوم رو به او کرد و بر صحّت ادّعايش گواه خواست.

صفيّه گفت:

بهترين گواه بر صحت اين ادّعا، دامن آلوده من است،

و هرگاه کسي در آن رهگذر مي بود که ناظر اين ماجرا باشد پيش از آنکه بخواهم او را به عنوان شاهد جرم بگيرم، به عنوان فريادرس از او استفاده مي کردم.

چون سخن صفيّه به اينجا رسيد، خليفه دوّم جوان انصاري را به محضر قضاء فرا خواند و شکايت صفيه را بر او عرضه کرد، ولي جوان با لحني حاکي از عفّت و پاکي ادّعاي صفيّه را انکار کرد.

خليفه دوّم تصميم گرفت تا جوان را در معرض کيفر قرار دهد، و جوان با سوگندهاي پياپي از خود دفاع مي کرد.

ناگاه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام وارد شد و خليفه از آن حضرت ياري طلبيد.

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمان داد تا:

جامه صفيّه را دَرآوردند و آنگاه ظرف آبِ جوشي حاضر کردند و جامه را در آن فرو بردند، ديدند مايعي که بر جامه بود به شکل ماده سفيد رنگي جمع شد.

آنگاه امام علي عليه السلام فرمود:

اگر اين مايع مَني بود بي گمان در آب جوش گداخته مي شد، امّا اين مادّه، سفيده تخم مرغ است که در اثر حرارت تغيير شکل داد و جمع شد.

سپس قسمتي از آنرا بوئيد و بوي تخم مرغ از آن استشمام کرد.

و پرده از نيرنگ آن زن مکّار برداشته شد.

در اين هنگام جوان انصاري که از بند اتّهام رها شد، در برابر حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام ايستاد و گفت:

من بدي رفتار صفيّه را به عفو اغماض پاداش مي دهم و از مطالبه حدّ قذف و کيفر افترائي که به من وارد آورده صرف نظر مي کنم.[1] .









  1. عبارات عدالت و قشاء در اسلام، ص254؛ قضاوتهاي محير العقول، ص47 و 132؛ آملي در ارشاد مفيد، ص105 به اختصار قضاوتهاي اميرالمؤمنين عليه السلام؛ محلاتي، ص88، به اختصار.