حكم سه نفر مُجرم











حکم سه نفر مُجرم



سه نفر دست بسته که توسّط قبيله «مزينه» گرفتار شده بودند به محضر دادگاه وارد کردند تا کيفر اعمال خويش را ببينند.

مردان قبيله «مزينه» در مقام طرح دعوا به جانب يکي از آن سه نفر که دست بسته بودند اشاره کردند و گفتند:

يا اميرالمؤمنين! مُورِّث ما به نام «ابو يزيد» با اين مرد که «قُصّي» نام دارد مشاجره اي داشتند،

و اين مرد مدعي است که «ابويزيد» به او اهانت کرده است،

پس براي جبران اين هتک حرمت شبِ گذشته بين «عسفان» و «ابواء» آهنگ قتل او را کرد،

امّا ابويزيد از چنگال او فرار کرد و چيزي نمانده بود که جان سالم بدر برد امّا قصّي مرد دومي را که «ابوحنظله» نام دارد به ياري طلبيد تا راه فرار را بر او بست و او را دستگير کرد و تحويل قصّي داد و او با شمشير برهنه حمله کرد و کار ابويزيد را ساخت،

و نفر سوم نزديک صحنه جنايت ايستاده و شاهد وقوع قتل بود و قاتل را از ارتکاب جرم بازنداشت و تضرّع مقتول را ناديده انگاشت، او را هم دستگير کرديم.

پس از تحقيقات و ثبوت جرم متهمان، اميرمؤمنان عليه السلام با اولياء مقتول درباره صرف نظر از حقوق شخصي خود و قبول خون بها صحبت کرد.

ولي ورثه مقتول امتناع کردند و اصرار مي ورزيدند که حکم خدا و قصاص بايد درباره اين سه نفر اجرا شود،

حضرت چون از گذشت اولياء مقتول نااميد شد و جرم هم ثابت شده بود حکم را چنين صادر فرمود:

الف- متّهم اوّل «قصّي» قاتل است بايد به وسيله شمشير قصاص شود.

ب- متّهم دوم «ابوحنظله» که مقتول را دستگير کرده است به جرم شرکت در قتل به حبس ابد محکوم است.[1] .









  1. عدالت و قضا در اسلام، ص243 - و مستدرک نوري، ج2، ص254 - و مستدرک الوسائل، ج3، ص254.