عفو و نرمش











عفو و نرمش



مردي نزد اميرالمؤمنين عليه السلام آمد و گفت:

يا اميرالمؤمنين من زنا کرده ام، پس مرا تطهير کن.

امام علي عليه السلام صورت از او گرداند، و آنگاه فرمود:

بنشين و چون آن مرد نشست فرمود:

آيا هرگاه يکي از شما مرتکب چنين گناهي شود، آيا نمي تواند آن گناه را پوشيده نگه دارد؟ همانطور که خدا آن را براي او مخفي نگه داشته است؟

در اين موقع آن مرد از جاي برخاست و گفت:

يا اميرالمؤمنين من زنا کرده ام، مرا تطهير کن.

اما علي عليه السلام فرمود:

کدام علت تو را به اعتراف واداشته است؟

مرد گفت: براي پاک شدن.

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

کدام پاکي بهتر از توبه است.

آنگاه رو به ياران کرد و با ايشان به گفتگو پرداخت تا بار ديگر آن مرد از جاي برخاست و حرف پيشين خود را تکرار کرد.

امام علي عليه السلام فرمود:

آيا چيزي از قرآن مي خواني؟

مرد گفت: آري.

آنگاه قسمتي از قرآن را درست خواند.

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

آيا حقوقي را که از جهت نماز و زکات از خدا بر ذمّه داري مي شناسي؟

مرد گفت: آري.

آنگاه اميرالمؤمنين عليه السلام درباره اين مسائل از او سئوالاتي کرد و آن مرد جواب صحيح داد.

سپس به او فرمود:

آيا بيماري؟ يا در سر و بدن خود دردي احساس مي کني؟

مرد گفت: نه.

امام علي عليه السلام فرمود:

اکنون برو تا درباره تو تحقيق کنم، هرگاه به سوي ما باز نگردي، تو را طلب نخواهيم کرد.[1] .

در کتاب «داوري هاي حيرت انگيز علي عليه السلام» تأليف «امين عاملي»، ص155 از علي بن ابراهيم روايت کرده است که آن مرد رفت و سه دفعه ديگر آمد و به گناه خود اقرار کرد، آنگاه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام ناچار شد تا حدّ را بر او جاري کند.

پس از آن اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

«اي مردم هرکس که از او اين عمل پليد سرزند، بين خود و خداي خود توبه کند،

به خدا سوگند که توبه در پنهاني افضل و برتر است از اينکه کسي خود را رسوا کند و پرده خويش را بِدَرَد.»[2] .









  1. عبارات عدالت و قضاء در اسلام، ص192.
  2. نقل از وافي، ج2، جرء9، ص4 - و پند تاريخ، ج4، ص239، جزء 7و فروع کافي، ص188 به تفضيل.