كانت و نظريه وجدان اخلاقي















کانت و نظريه وجدان اخلاقي



کانت کليه نظام ها و مسلک هاي اخلاقي اي را که براساس نفع پرستي بنا شده اند ، رد مي کند و معتقد است چيزي فراسوي لذت و سود و سعادت برانگيزاننده فعل اخلاقي است ، و آن «وجدان» است به عبارت ديگر از نظر کانت محرک عمل انسان نبايد تحريکات و عوامل خصوصي دريافتي از محيط باشد بلکه ملاک قاعده اي پذيرفته شده در ذهن و درون ما است که به آن وجدان مي گوييم. در بينش کانت آنچه اهميت دارد علت عمل مي باشد نه آثار بيروني و فيزيکي آن. لذا عمل انسان وقتي نيکو است که با قصد اخلاقي انجام شده باشد يعني عمل با وجدان تکليف ، (وجدان با اطاعت از قانون) همراه باشد. و آن وجدان است که قانون خوب مي سازد و مي تواند در حوزه فرد و اجتماع مورد استفاده قرار گيرد. يعني قوانيني که برخاسته از وجدان باشند ، مي توانند دولت و جامعه را به سعادت برساند.