اخلاق و سياست و رابطه آن دو در انديشه امام علي















اخلاق و سياست و رابطه آن دو در انديشه امام علي



بعد از تبيين ديدگاه ها و بينش هاي مختلف راجع به دو مقوله اخلاق و سياست و رابطه آن دو با هم ، در اين قسمت به توضيح و تبيين ديدگاه امام علي عليه السلام راجع به موضوع مورد بحث و اثبات فرضيه تحقيق مي پردازيم. همان گونه که پيش تر ذکر شد ، حضرت علي عليه السلام دو پديده اخلاق و سياست را در هم آميخته و از يک «سياست اخلاقي» دفاع مي کند. در ديدگاه آن حضرت ، اخلاق به عنوان يک عنصر نظارتي دروني براي کنترل و مهار قدرت و سياست تلقي مي شود. حال جهت اثبات فرضيه فوق به تعمق و تأمل در سيره زندگي سياسي امام علي عليه السلام مي پردازيم. مهم ترين منبع قابل دسترس کتاب ارزشمند نهج البلاغه است که به زيبايي روش ، منش و رفتار سياسي و اخلاقي آن حضرت را به تصوير مي کشد.

در بينش امام علي عليه السلام حکومت و حاکميت امانتي است نزد نخبگان و حاکمان که مي بايست از آن جهت بسترسازي و ايصال به کمال و سعادت انسان استفاده شود به نحوي که هرگونه دخل و تصرف و سوء استفاده از قدرت براي ارضاي غرايز نفساني و منافع شخصي مورد نکوهش قرار گرفته است.

امام علي عليه السلام اخلاق و سياست را در نظر و عمل درهم آميخت و ساز و کارکردهاي آن را در جامعه مشخص و تبيين نمود.

در ميان آثار به جاي مانده از امام علي ، مهم ترين سندي که مي تواند مورد استناد بحث ما باشد ، نامه اي است که امام به سردار رشيد و فداکارش «مالک اشتر نخعي» نوشت که در واقع مي توان از آن به عنوان منشور اخلاقي حاکمان سياسي ياد کرد. براي مستند سازي نوشتار به فرازهايي از آن نامه اشاره خواهد شد.