علي مردي که دنيا او را نشناخت[1]
در آن روزگار (چهارده قرن پيش) که آلودگي و ناپاکي زنان در جزيرة العرب امري ساده و عادي بود، بانويي که در يکي از شريفترين خانواده ها پرورش يافته بود، در پاکدامني و پارسايي گوي سبقت از بانوان عصر خود ربوده بود. اين بانوي با شخصيت که همچون همسر ارجمند خود ابوطالب از خانواده ي هاشم بود و هم در آن خانواده تولد و تربيت يافته بود فرزندي آورد که بعداً بر اثر شخصيت بزرگ جهاني اين فرزند، نام اين بانو همراه نام فرزندش شهرت جهاني يافت. فاطمه: دختر اَسَدبن هاشم بن عبد مناف که به زهد و عبادت معروف بود، طبق عادت معمول خود براي انجام مراسم بندگي به مسجد الحرام رفته تا گِرد خانه ي خدا کعبه ي معظمه طواف کند و به درگاه پروردگار عالم عرض حاجت نمايد. خانه ي کعبه پيش از اسلام بلکه از زمان آدم ابوالبشر[2] هميشه مورد احترام بوده و بندگان مخلص بلکه بت پرستان در کنار اين بيت عزيز به درگاه خداوند روي نياز مي برده و عرض حاجت مي کرده اند. همسر پرهيزکار ابو طالب سرگرم طواف و انجام مراسم عبادت گشته، او چه مي داند که ممکن است در اين حال حادثه ي غير منتظره اي پيش آيد. او هيچ گاه فکر [صفحه 2] نمي کرد که در حال طواف کعبه گرفتار درد مخاض (زاييدن) و وضع حمل مي شود. ولي بر خلاف انتظار همان وقت که مشغول طواف و انجام مراسم عبادت بود، يک نوع ناراحتي خاصي در خود احساس کرد که حدس مي زد مقدمه ي وضع حمل باشد. شايد در آن حال به اطراف خود نگريست که اگر همسرش ابو طالب را در آنجا بيابد او را به ياري بطلبد يا اگر از نزديکان و بستگان خود کسي را ببيند، از او کمک بخواهد. ولي متأسفانه کسي را نيافت که بياري خويش بطلبد. کم کم حالش غير عادي شد. شايد هم اگر کساني در غرفه ها و ايوانهاي اطراف مسجدالحرام نشسته بودند متوجه شدند که حال همسر ابوطالب دگرگون شده است. بانوي پرهيزکار وضع روحي عجيبي پيدا کرده بود. عجبا مگر ممکن است کسي در مسجدالحرام وضع حمل کند؟ بارالها چه کنم؟ من که قدرت ندارم به منزل بروم و کسي هم نيست به من کمک کند و مرا از مسجد الحرام بيرون ببرد. اگر به حکم اضطرار نوازد من در اينجا متولد شود چه خواهد شد؟ اگر در کنار کعبه طفل من به دنيا آيد به من چه خواهند گفت؟ پروردگارا آيا راه خلاصي هست؟ آيا ممکن است در اين لحظه ي حساس دست عنايت تو به سوي من دراز شود و فضل خداونديت مرا از اين بن بست نجات دهد؟
.
صفحه 2.