علل نظارت و همكاري امام علي با خلفاء











علل نظارت و همکاري امام علي با خلفاء



مي پرسند که:

اهل بيت عليهم السلام ذلّت پذير نبودند، و سر تسليم فرود نمي آوردند، که علي عليه السلام پس از کودتاي سقيفه تسليم نشد و کار به شهادت فرزند و کتک خوردن همسرش کشيد،

امّا چرا در هفته هاي پس از شهادت حضرت زهرا به مسجد مي رفت، و در نماز جماعت ابابکر حاضر شد، و در مشورت هاي نظامي ابابکر و عُمر شرکت داشت، و همکاري مي کرد؟

پاسخ سئوال يادشده با توجّه به خطراتي که أساس اسلام را تهديد مي کرد، روشن است،

زيرا پس از وفات رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم يورش ها و تهاجمات فراواني دامنگير اسلام شد که ضرورت همکاري را به اثبات مي رساند، مانند:

اوّل - مسيلمه کذّاب چهل هزار نيروي نظامي فراهم کرد، و ادّعاي پيامبري داشت، و عباراتي شبيه آيات قران درست کرد و مي خواست به مدينه حمله کند، که اگر موفّق مي شد، همه چيز را نابود مي کرد و اهل بيت عليهم السلام را به شهادت مي رساند، و قبر و روضه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم را ويران مي ساخت.

دوّم - زني از قبيله بني تميم بنام «سجاح» که ادّعاي پيامبري کرد، با اشعارها و عبارات زيبائي که مي سرود، عدّه اي را دور خود جمع کرد و باعث شد که عدّه زيادي مرتد شوند.

سوّم - برخي از سران قبائل سر به مخالفت برداشته، تاجگذاري کردند، و خود را پادشاه آن منطقه ناميدند، مانند:

نعمان بن منذر در بحرين

و لقيط بن مالک در بحرين،

که او را ذوالتّاج مي ناميدند.

و خطر آنقدر جدّي بود که همه مخالفان ناچار شدند، متّحد گردند که خليفه سوم نيز خدمت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام آمد و گفت:

اي پسر عمو، وضع خطرناک را مي بيني، اگر همکاري نکني، همه ما در خطريم.

و تا امام علي عليه السلام اعلام همکاري نکرده بود، و در نماز و اجتماعات آنها شرکت نکرد، خليفه اوّل نيز احتياط مي کرد، و لشگريان را از مدينه خارج نمي ساخت، پس از اعلام همکاري حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام، لشگر فراهم آورده و به خارج مدينه اعزام کرد.

امام علي عليه السلام خود نسبت به اينگونه از واقعيّت ها توضيح مي فرمايد:

فَأَمْسَکْتُ يَدِي حَتَّي رَأَيْتُ رَاجِعَةَ النَّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الْإِسْلَامِ، يَدْعُونَ إِلَي مَحْقِ دِينِ مُحَمَّدٍ - صَلَّياللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ - فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرْ الْإِسْلَامَ وَأَهْلَهُ أَنْ أَرَي فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً، تَکُونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَايَتِکُمُ.[1] .

(من دست کشيدم، تا آنجا که ديدم گروهي از اسلام بازگشته، مي خواهند دين محمد صلي الله عليه وآله را نابود سازند، پس ترسيدم که اگر اسلام و طرفدارانش را ياري نکنم، رخنه اي در آن بينم يا شاهد نابودي آن باشم، که مصيبت آن بر من سخت تر از رها کردن حکومت بر شماست.)









  1. نامه 62 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف.