عفو عايشه
و پس از آغاز تجاوز دشمن، قاطعانه ريشه هاي فساد را بَر مي کند، و پس از اِتمام جنگ و تسليم دشمن باز هم پدرانه، و با بزرگواري و محبّت برخورد مي کرد. در جنگ جمل عايشه آن همه از مردم را فريب داد که هزاران خون بي گناهان ريخته شد، و فتنه ها پديد آمد، و شعارهاي دروغين فراواني را مطرح کرد، و مردم را برضدّ حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام شوراند. امّا آنگاه که امام علي عليه السلام پيروز شد، او را عفو کرد، و کريمانه از زشتي هاي او چشم پوشيد. و دوازده هزار درهم به عايشه عطا فرمود تا به مدينه باز گردد، و چهل زن از قبيله عبدالقيس را فرمان داد تا لباس رزم پوشيده، کلاه برسر گذارند و عايشه را به مدينه برسانند. چون چهل تن از زنان عبدالقيس لباس رزم برتن و کلاه خُود برسر، و نقاب بر چهره داشتند، و عايشه از اين شيوه اطّلاع نداشت، در طول راه نگران بود و مي گفت: «چون به مدينه رسم از علي شکايت خواهم کرد.» پس از آنکه عايشه را به منزلش در مدينه رساندند، نقاب ها و کلاه خودها را از روي و سر باز کردند، وقتي عايشه فهميد همه آن محافظان زن بودند، بسيار شرمنده شد و از بزرگواري علي عليه السلام در شگفت ماند، گرچه کينه هاي دروني او درمان نيافت.[1] . از اين الگوي رفتاري درس مي گيريم که: با دشمن شکست خورده بايد کريمانه رفتار کرد. و متناسب با شئون و آداب دشمن بايد با او رفتار نمود. و دل ها را بايد با محبّت آرام کرد نه با کينه توزي. و هدف اساسي، هدايت دشمن است، نه خون ريزي.
روش برخورد امام علي عليه السلام با دشمن قبل از آغاز نبرد، پيامبرگونه بود، که تلاش در هدايت آنها داشت،