تلاش در هدايت زبير در ميدان جنگ











تلاش در هدايت زبير در ميدان جنگ



طلحه و زبير از سران جنگ جمل بودند، در صورتي که سوابق درخشاني در جنگ هاي صدر اسلام داشتند و همواره از دوستان حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام به شمار مي آمدند،

پس از آنکه خليفه سوم کشته شد، با اصرار فراوان طلحه و زبير، امام علي عليه السلام خلافت را پذيرفت.

امّا پس از استقرار حکومت حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام، چون درخواست هاي سياسي، اقتصادي فراواني از امام علي عليه السلام داشتند که به آنها پاسخ مناسبي داده نشد،

سرانجام تسليم هواي نفساني شده، جنگ جمل را تدارک ديدند.

در ميدان جنگ، حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام زبير را صدا زد، جلو آمد و گفت: در أمانم؟

امام علي عليه السلام فرمود: آري.

و امام او را به ياد جنگ اُحد و روزگار جهاد و مبارزه در راه اسلام انداخت.

و فرمود:

زبير يادت هست در کنار هم بوديم، پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم از جلوي ما رد شد، سلام کرديم، و تو ابراز علاقه فراواني کردي،

و پيامبر فرمود:

(زبير روزي مي آيد که تو با علي مي جنگي، و تو ستمکار خواهي بود.)

زبير کمي به فکر فرو رفت، سپس گفت:

آري فراموش کردم، و اگر اين حديث را به ياد مي آوردم، هرگز براي جنگ با تو اقدام نمي کردم،

حال از ميدان جنگ فاصله مي گيرم.

امام علي عليه السلام فرمود:

چه فايده اي دارد، تلاش کن تا اين مردم طرفدار شما دست از جنگ بردارند.

زبير گفت:

اين کار امکان ندارد، آنقدر به دروغ برضدّ شما سخن گفتم که هم اکنون اگر آشکارا از شما حمايت کنم، مرا خواهند کُشت.

آنگاه زبير شرمنده نزد عايشه رفت و گفت:

با علي نمي جنگم.

عبداللَّه فرزند زبير او را به ترسو بودن متّهم کرد که؛

مي خواهي از جنگ فرار کني.

زبير از اين اتّهام ناراحت شده، نيزه او را گرفت و به سپاه حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام حمله کرد تا شجاعت خود را نشان دهد.

امام علي عليه السلام به لشگريانش فرمود:

زبير با خدا عهد کرد که با شما نجنگد، راه را براي او باز بگذاريد تا شجاعت خود را نشان دهد.[1] .

زبير پس از حمله برق آسا به سپاه امام علي عليه السلام به خيمه خود رفت و اسباب و وسائل خود را برداشته، راه مدينه را در پيش گرفت که در بين راه کشته شد.

آيا اينگونه فتنه انگيزي و پخش شايعات و تحريک مردم و شُعله وَر کردن آتش جنگ و سپس پشيمان شدن و ادّعاي توبه داشتن، ارزش دارد؟

آيا دو دسته از مسلمانان را به جان هَم انداختن و سپس پاي خود را از ميان کشيدن، سودي خواهد داشت؟

بايد تلاش کرد تا دروغ يا شايعه اي رواج پيدا نکند، آتش فتنه اي شعله نگيرد و خون هاي بي گناهان برزمين نريزد.









  1. تاريخ يعقوبي ج2 ص171، و بحارالانوار ج18، و کامل ابن أثير ج3.