روش برخورد با ابن ملجم مرادي











روش برخورد با ابن ملجم مرادي



پس از بيعت مردم با امام علي عليه السلام، اصبغ بن نباته مي گويد:

حاکم يمن گروهي را به سرپرستي ابن ملجم خدمت حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام فرستاد، تا از طرف مردم يمن بيعت کنند.

همه بيعت کردند،

وقتي نوبت به ابن ملجم رسيد، با بياناتي رسا و شيوا، امام علي عليه السلام را ستود، و با افتخار تمام با حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام بيعت کرد.

امام علي عليه السلام براي بار دوّم از ابن ملجم خواست که بيعت کند، و او چنين کرد،

تا خواست از مقابل حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام رد شود و سرجاي خود بنشيند براي بار سوّم امام علي عليه السلام او را صدا زد و فرمود:

بيعت کن و دچار حيله و نيرنگ مباش و بيعت خود را نشکن.

ابن ملجم گفت:

«سوگند به خدا اي اميرالمؤمنين عليه السلام نديدم که با ديگري چنين رفتاري داشته باشي.»

حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام با اشاره به او فهماند که تو بيعت مي شکني، و قاتل من خواهي بود،

روزها گذشت و ابن ملجم در مدينه مريض شد و چند هفته در منزل امام علي عليه السلام بستري و معالجه گرديد و تا حادثه حکميّت از ياران حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام بود، از آن پس منافق شد و در گروه خوارج قرار گرفت.[1] .

با اينکه امام علي عليه السلام قاتل خود را مي شناخت، امّا هيچ گونه برخوردي با او نمي کرد، زيرا کسي را به جرم ناکرده مجازات نخواهند کرد.

امّا وقتي او را مي ديد شعر معروف معديکرب را مي خواند که:


أُريدُ حَياتَهُ وَ يُريدُ قَتْلي
غِديرُکَ مِنْ خَليلک مِنْ مُرادٍ


(من زندگي او را و او کشته شدن مرا مي خواهد، و اين نيرنگ بازِ دوست نما، از طايفه مراد است.)[2] .









  1. ارشاد شيخ صدوق ص13.
  2. شب هاي پيشاور ص782 - و - ديوان منسوب به اميرالمؤمنين عليه السلام ص170 - و - منتهي الآمال ص207.