آيات قرآن











آيات قرآن



با وجود دليل عقلي و قطعي مبني بر ضرورت حکومت، حال به برّرسي برخي از آيات قرآن مي پردازيم و روشن است که؛

آنچه از کتاب و سنت ذکر خواهد شد در حقيقت بيانات ارشادي است که مؤيد دليل عقلي قطعي مي باشد آياتي که در زمينه ضرورت حکومت ذکر مي شود، بيانگر آنست که متّصدي امر جامعه، بايد داراي معيارها و صفات خاصي باشد؛

امين باشد،

عادل و با ورع باشد،

به قوانين الهي آگاهي داشته باشد،

و مصالح و مفاسد را شناخته،

نسبت به اوضاع و احوال زمان بصيرت داشته باشد.

مانند:

قال اجعلني علي خزائن الارض انّي حفيظ عليم.[1] .

يوسف گفت: مرا سرپرست گنجينه هاي سرزمين (مصر) قرار ده که نگهدارنده و آگاهم.

اين آيه و ديگر آيات مربوط به ماجراي حضرت يوسف، ضرورت حکومت و صفات رهبري مدير، مدبّر و آگاه بر جوامع انساني را آشکار مي کند که در صورت محرومت از چنين حکومتي چه بسا جامعه ضررهاي جبران ناپذيري را متحمّل گردد.

که فرمود:

«يا داود انّا جعلناک خليفه في الارض فاحکم بين الناس بالحقّ...»[2] .

«اي داود ما تو را خليفه در زمين قرار داديم پس در ميان مردم به حق داوري کن».

و آنگاه به صفات و ويژگي هاي حاکم اشاره کرد که:

الف- «... انّ اللّه اصطفيه عليکم و زاده بسطه في العلم و الجسم...».[3] .

«پيامبر بني اسرائيل به آنها گفت: خدا او (طالوت) را بر شما برگزيده و او را در علم و (قدرت) جسم وسعت بخشيده.

ب- «فهزموهم باذن الله و قتل داود جالوت و آتاه الله الملک و الحکمه و علمه مما يشاء و لو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض و لکنّ اللّه ذوفضل علي العالمين.[4] .

«سپس به اذن و فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزيمت واداشتند و داود جالوت را کشت و خداوند حکومت و دانش او را بخشيد و از آنچه مي خواست به او تعليم داد،

و اگر خداوند بعضي از مردم را به وسيله بعضي ديگر دفع نمي کرد زمين را فساد فرا مي گرفت ولي خداوند نسبت به جهانيان لطف و احسان دارد.»

آيات فوق بيانگر اين است که اگر حکومت مقتدر و نيرومند نباشد تا جلوي طاغيان و سرکشان را بگيرد، زمين پر از فساد مي شود و حکومت عادل يکي از عطاياي الهي است که جلوي مفاسد فرهنگي و اجتماعي را مي گيرد.

که فرمود:

«الذين مکنّاهم في الارض اقاموا الصلاه و آتوا الزکوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر...»[5] .

همان کساني که هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را بپا ميدارند و زکات ميدهند و امر بمعروف و نهي از منکر مي کنند.

اين آيه به طور ضمني بيانگر اينست که برپا داشتن نماز و اداي زکات و ساير فرايض ديني تنها در سايه حکومت ميسّر است و انسان هاي الهي هنگامي که به حکومت دست يابند فرايض را برپا مي دارند.









  1. يوسف / 55.
  2. ص / 26.
  3. بقره، 247.
  4. بقره، 251.
  5. حج، 41.