حکومت از ديدگاه نهج البلاغه
معناي اساسي آن عبارتست از انقاذ حکم عملي رهبري و حکمراني و از اين منظر حکومت تجسّم دولت و عامل اجراي حاکميت در جامعه است.[1] . و جوهره حکومت سيطره و حکمراني است. معناي ديگر حکومت اشاره به ارگان هايي دارد که حاکم بواسطه آن اعمال حاکميت مي کند.[2] . درباره حکومت پرسش هاي مهمي مطرح است از جمله اينکه: حکومت چيست؟ و منشاء پيدايش آن چيست؟ و آيا وجود آن در جامعه ضروري است؟ طبيعي است که هر دولتي داراي يک حکومتي است و همه اعضاي ملت با قطع نظر از تمايزهاي متنوع خويش، از اوامر حکومتي او تبعيّت مي کنند، گرچه حکومت را از زواياي گوناگون مي توان مورد کاوش قرار داد ولي در اين فصل صرفاً به ضروريات آن در جامعه اشاره مي شود.
واژه حکومت داراي معاني متعددي است.