افضل القضاة











افضل القضاة



ثُمَّ اخْتَرْ لِلْحُکْمِ بَيْنَ النَّاسِ أَفْضَلَ رَعِيَّتِکَ فِي نَفْسِکَ، مِمَّنْ لَا تَضِيقُ بِهِ الْأُمُورُ، وَلَا تُمَحِّکُهُ الْخُصُومُ، وَلَا يَتََمادَي فِي الزَّلَّةِ، وَلَا يَحْصَرُ مِنَ الْفَيْ ءِ إِلَي الْحَقِّ إِذَا عَرَفَهُ، وَلَا تُشْرِفُ نَفْسُهُ عَلَي طَمَعٍ، وَلَا يَکْتَفِي بِأَدْنَي فَهْمٍ دُونَ أَقْصَاهُ؛ وَأَوْقَفَهُمْ فِي الشُّبُهَاتِ، وَآخَذَهُمْ بِالْحُجَجِ، وَأَقَلَّهُمْ تَبَرُّماً بِمُرَاجَعَةِ الْخَصْمِ، وَأَصْبَرَهُمْ عَلَي تَکَشُّفِ الْأُمُورِ، وَأَصْرَمَهُمْ عِنْدَ اتِّضَاحِ الْحُکْمِ، مِمَّنْ لَا يَزْدَهِيهِ إِطْرَاءٌ، وَلَا يَسْتَمِيلُهُ إِغْرَاءٌ، وَأُولئِکَ قَلِيلٌ. ثُمَّ أَکْثِرْ تَعَاهُدَ قَضَائِهِ، وَافْسَحْ لَهُ فِي الْبَذْلِ مَا يُزِيلُ عِلَّتَهُ، وَتَقِلُّ مَعَهُ حَاجَتُهُ إِلَي النَّاسِ. وَأَعْطِهِ مِنَ الْمَنْزِلَةِ لَدَيْکَ مَا لَا يَطْمَعُ فِيهِ غَيْرُهُ مِنْ خَاصَّتِکَ، لِيَأْمَنَ بِذلِکَ اغْتِيَالَ الرِّجَالِ لَهُ عِنْدَکَ. فَانْظُرْ فِي ذلِکَ نَظَراً بَلِيغاً، فَإِنَّ هذَا الدِّينَ قَدْ کَانَ أَسِيراً فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ، يُعْمَلُ فِيهِ بِالْهَوَي، وَتُطْلَبُ بِهِ الدُّنْيَا.

ترجمه: سيماي قضات و داوران

سپس از ميان مردم! برترين فرد نزد خود را براي قضاوت انتخاب کن، کساني که مراجعه فراوان، آنها را به ستوه نياورد، و برخورد مخالفان با يکديگر او را خشمناک نسازد، در اشتباهاتش پافشاري نکند، و بازگشت به حق پس از آگاهي براي او دشوار نباشد، طمع را از دل ريشه کن کند، و در شناخت مطالب با تحقيقي اندک رضايت ندهد، و در شُبهات از همه با احتياطتر عمل کند، و در يافتن دليل اصرار او از همه بيشتر باشد، و در مراجعه پيايي شاکيان خسته نشود، در کشف امور از همه شکيباتر، و پس از آشکار شدن حقيقت در فصل خصومت از همه برنده تر باشد، کسي که ستايش فراوان او را فريب ندهد، و چرب زباني او را منحرف نسازد و چنين کساني بسيار اندکند!! پس از انتخاب قاضي، هرچه بيشتر در قضاوتهاي او بينديش، و آنقدر به او ببخش که نيازهاي او برطرف گردد، و به مردم نيازمند نباشد، و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامي دار که نزديکان توبه نفوذ در او طمع نکنند، تا از توطئه آنان در نزد تو در أمان باشد. در دستوراتي که دادم نيک بنگر که همانا اين دين در دست بدکاران گرفتار آمده بود، که با نام دين به هواپرستي پرداخته، و دنياي خود را به دست مي آوردند.