ضرورة بناءِ الذات











ضرورة بناءِ الذات



أَمَرَهُ بِتَقْوَي اللَّهِ، وَإِيثَارِ طَاعَتِهِ، وَاتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ فِي کِتَابِهِ: مِنْ فَرَائِضِهِ وَسُنَنِه، الَّتِي لَا يَسْعَدُ أَحَدٌ إِلَّا بِاتِّبَاعِهَا، وَلَا يَشْقَي إِلَّا مَعَ جُحُودِهَا وَإِضَاعَتِهَا، وَأَنْ يَنْصُرَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِقَلْبِهِ وَيَدِهِ وَلِسَانِهِ؛ فَإِنَّهُ جَلَّ اسْمُهُ، قَدْ تَکَفَّلَ بِنَصْرِ مَنْ نَصَرَهُ، وَإِعْزَازِ مَنْ أَعَزَّهُ.

وَأَمَرَهُ أَنْ يَکْسِرَ نَفْسَهُ مِنَ الشَّهَوَاتِ، وَيَزَعَهَا عِنْدَ الْجَمَحَاتِ، فَإِنَّ النَّفْسَ أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ، إِلَّا مَا رَحِمَ اللَّهُ.

ثُمَّ اعْلَمْ يَا مَالِکُ، أَنِّي قَدْ وَجَّهْتُکَ إِلَي بِلَادٍ قَدْ جَرَتْ عَلَيْهَا دُوَلٌ قَبْلَکَ، مِنْ عَدْلٍ وَجَوْرٍ، وَأَنَّ النَّاسَ يَنْظُرُونَ مِنْ أُمُورِکَ فِي مِثْلِ مَا کُنْتَ تَنْظُرُ فِيهِ مِنْ أُمُورِ الْوُلَاةِ قَبْلَکَ، وَيَقُولُونَ فِيکَ مَا کُنْتَ تَقُولُ فِيهِمْ، وَإِنَّمَا يُسْتَدَلُّ عَلَي الصَّالِحِينَ بِمَا يُجْرِي اللَّهُ لَهُمْ عَلَي أَلْسُنِ عِبَادِهِ. فَلْيَکُنْ أَحَبَّ الذَّخَائِرِ إِلَيْکَ ذَخِيرَةُ الْعَمِلِ الصَّالِحِ، فَامْلِکْ هَوَاکَ، وَشُحَّ بِنَفْسِکَ عَمَّا لَا يَحِلُّ لَکَ، فَإِنَّ الشُّحَّ بِالنَّفْسِ الْإِنْصَافُ مِنْهَا فَيَما أَحَبَّتْ أَوْ کَرِهَتْ.

ترجمه: ضرورت خودسازي

او را به ترس از خدا فرمان مي دهد، و اينکه اطاعت خدا را بر ديگر کارها مقدّم دارد، و آن چه در کتاب خدا آمده، از واجبات و سنّتها را پيروي کند، دستوراتي که جز با پيروي آن رستگار نخواهد شد، و جز با نشناختن و ضايع کردن آن جنايتکار نخواهد گرديد.

به او فرمان مي دهد که خدا را با دل و دست و زبان ياري کند، زيرا خداوند پيروزي کسي را تضمين کند که او را ياري دهد، و بزرگ دارد آن کس را که او را بزرگ شمارد. و به او فرمان مي دهد تا نفس خود را از پيروي آرزوها باز دارد، و به هنگام سرکشي رامش نمايد، که:

«همانا نفس همواره به بدي واميدارد جز آن که خدا رحمت آورد»[1] .

پس اي مالک بدان! من تو را به سوي شهرهايي فرستادم که پيش از تو دولت هاي عادل يا ستمگري بر آن حکم راندند، و مردم در کارهاي تو چنان مي نگرند که تو در کارهاي حاکمان پيش از خود مي نگري، و درباره تو آن مي گويند که تو نسبت به زمامداران گذشته مي گويي، و همانا نيکوکاران را به نام نيکي توان شناخت که خدا از آنان بر زبان بندگانش جاري ساخت. پس نيکوترين اندوخته تو بايد اعمال صالح و درست باشد، هواي نفس را در اختيارگير، و از آن چه حلال نيست خويشتن داري کن، زيرا بُخل ورزيدن به نفس خويش، آن است که در آن چه دوست دارد، يا براي او ناخوشايند است، راه انصاف پيمايي.









  1. يوسف آيه 53.