سياستمداري امام علي











سياستمداري امام علي



حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام با استفاده از وحي الهي، و رهنمودهاي رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم و ذهن و انديشه بي نظير خود هم جامعه را و هم مردم را به خوبي مي شناخت،

با انواع روش ها و شيوه هاي سياستمداري آشنا بود، دشمنان را به خوبي مي شناخت و راه هاي مقابله با انواع توطئه ها را مي دانست،

امّا در بکارگيري آن احتياط مي کرد، و در اجراي روش هاي سياسي اصول گرا بود.

به مرزهاي تعيين شده ارزش هاي اخلاقي و شرع مقدّس، احترام مي گذاشت.

چون بسياري از سياستمداران آن روز با سياست توحيدي آشنا نبودند و در عمل به ارزشهاي دين بيگانه بودند،

به معاويه و روش هاي سياسي او چشم مي دوختند که از انجام هر عملي باکي ندارد، مي گفتند:

معاويه زيرک است يا سياستمدارتر است.

در صورتي که:

معاويه هرچه در امور سياسي مي دانست به کار مي گرفت و محدوديّتي نداشت، در صورتي که حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام آنچه را که مي دانست در محدوده شرع مقدّس به کار مي گرفت و خواسته هاي اطرافيان را در مرز دين پاسخ مي گفت.

با توجّه به برخي فرازهاي نهج البلاغه علي عليه السلام، اين مطلب ثابت مي شود، جامعه اي که علي عليه السلام در آن مي زيست تصوّر صحيحي از سياست و سياستمدار نداشت که آن حضرت را به بي سياستي متّهم مي کرد.

در اينجا برخي از سخنان مطرح مي شود که در آن به اين توهّم مردم پاسخ داده شده و فرق سياست حقيقي و غير حقيقي، بيان شده است و بر ارتباط تنگاتنگ (سياست و دين) که همان سياست الهي است، تأکيد مي شود که فرمود:[1] .

أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّ الْوَفَاءَ تَوْأَمُ الصِّدْقِ، وَلَا أَعْلَمُ جُنَّةً أَوْقي مِنْهُ، وَمَا يَغْدِرُ مَنْ عَلِمَ کَيْفَ االْمَرْجِعُ.

وَلَقَدْ أَصْبَحْنَا في زَمَانٍ قَدِ اتَّخَذَ أَکْثَرُ أَهْلِهِ الْغَدْرَ کَيْساً، وَنَسَبَهُمْ أَهْلُ الْجَهْلِ فِيهِ إِلي حُسْنِ الْحِيلَةِ.

مَا لَهُمْ! قَاتَلَهُمُ اللَّهُ!

قَدْ يَرَي الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحِيلَةِ وَدُونَهَا مَانِعٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَنَهْيِهِ، فَيَدَعُهَا رَأْيَ عَيْنٍ بَعْدَ الْقَدْرَةِ عَلَيْهَا، وَيَنْتَهِزُ فُرْصَتَهَا مَنْ لَا حَرِيَجةَ لَهُ فِي الدِّينِ.









  1. خطبه 41 نهج البلاغه معجم المفهرس.