دور انديشي امام علي در حَكَمِيَّت











دور انديشي امام علي در حَکَمِيَّت



اهل عراق به علي عليه السلام گفتند:

اي اميرالمؤمين، ما کتاب خدا را ميان خود و شاميان حَکَم قرار مي دهيم.

علي عليه السلام فرمود:

اين مکر و خدعه از جانب آنهاست، با آنها پيکار و مبارزه کنيد تا به امر الهي و حکم او برگردند.

آنها از اين امر خودداري کردند.

اهل عراق، ابو موسي أشعري را و اهل شام عمرو بن عاص را حَکَم قرار دادند.

در صورتي که حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام به اهل عراق فرمود:

عبداللَّه بن عبّاس را حکم نماييد.

گفتند:

سوگند به پروردگار دو نفر از قبيله مُضَر در يکجا اجتماع نکنند.

سرانجام چون ابوموسي و عمرو با يکديگر اجتماع نمودند، عمرو، ابوموسي را فريب داد، و کار را بدانجا کشاندند که اهل کوفه سرافکنده شده و آنگاه اعتراض خوارج بالا گرفت، زيرا به امام علي عليه السلام مي گفتند:

مردان را در دين خدا حَکَم قرار دادي و حال آنکه خدا مي فرمايد: «حُکم جز از آن خداوند نيست».

آنگاه خوارج اجتماع کردند و وحدت مسلمانان را دَرهم شکستند و پرچم اختلاف را برافراشتند.

خونها ريختند و دست به راهزني ها زدند.

خبّاب بن أرَت[1] را سربريدند و شکم زنش را در حالي که آبستن بود، دريدند،

در حالي که با مشاهده قرآن هاي بالاي نيزه شاميان فريب خوردند و اصرار در پذيرش حکميّت داشتند،

امّا آنگاه که نيرنگ عمروعاص در آنها کارگر افتاد، حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام را متّهم مي کردند و به راه هاي انحرافي کشانده شدند.









  1. خبّاب: پدرش از بهترين صحابه پيامبر بود.

    در بدر حضور يافت و از کساني است که در اوّل اسلام در مکّه به خاطر خدا شکنجه و عذاب ديد. او از بني سعد بن مَناة بن تميم است. اسارت نصيب او گرديد. او را در مکّه به اُمُّ اُثمار خُزاعي فروختند.

    و اُمّ أثمار مادر ابي نيار سِباع بن عبد عزّاي خُزاعي غُشاني هم پيمان بني زُهره است. اُمُّ أثمار او را آزاد ساخت.

    مادر سباع در مکّه، ختنه مي کرد و حمزه در روز اُحُد به فرزندش سباع گفت:

    اي فرزند ختنه کننده، بيا جلو، چون با يکديگر مصاف نمودند، حمزه او را ضربه زد و کشت.