آيه انذار
«وَاَنْذِرْ عَشِيرَتَکَ الاَْقْرَبِينَ»[2] ؛ «و خويشاوندان نزديکت را انذار کن». و من شما را به دو کلمه اي که گفتن آن در زبان آسان است ، ولي در ميزان گران و سنگين مي باشد و شما در پرتو اين دو کلمه ، سرور عرب و عجم خواهيد شد و همه امّتها به خاطر اين دو کلمه مطيع شماخواهند گرديد و شما در پرتو آن وارد بهشت مي شويد و از آتش دوزخ ، نجات مي يابيد، دعوت مي کنم و آن دو کلمه عبارت است از: الف: گواهي به يکتايي و بي همتايي خدا. ب: گواهي به اينکه من رسول خدا هستم. هر آن کس پاسخ مثبت به اين دعوتم بدهد و در پيشبرد اين دعوت مرا ياري کند، او برادر، وصيّ و وزير و وارث من ، بعد از من است. در ميان آن جمعيّت (چهل نفر) هيچ کس به اين دعوت ، پاسخ نداد تنها امير مؤ منان علي (عليه السلام) از ميان آن جمعيت ، در پيش روي رسول خدا (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) برخاست ، با اينکه کوچکترين آنان از نظر سال[3] بود و ساق پايش از ساق پاي همه آنان نازکتر و ناتوانترين آنان به چشم مي خورد[4] ، گفت: «اي رسول خدا! من تو را در اين راستا ياري مي کنم». پيامبر (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) به او فرمود: «اِجْلِسْ فَاَنْتَ اَخِي وَوَصِيّي وَوَزِيرِي وَوارِثي وَخَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي». «بنشين که تو برادر من و وصيّ من و وزير و وارث و جانشين من بعد از من هستي». و اين ، گفتار صريح و روشني است در مورد جانشيني علي (عليه السلام).
دليل ديگر حديث «يومُ الدّار» است که پيامبر (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) فرزندان و نوادگان عبدالمطلب را (در آغاز بعثت) براي دعوت به اسلام در خانه اش جمع کرد[1] آنان در آن روز چهل مرد يکي کمتر يا يکي زيادتر بودند (چنانکه محدّثين ذکر کرده اند) و سپس به آنان فرمود: اي فرزندان عبدالمطلب! خداوند مرا به پيامبري بر همه مردم جهان برانگيخت و بخصوص مرا پيامبر شما نمود، و فرمود: