اعلان برائت از مشركان توسّط علي











اعلان برائت از مشرکان توسّط علي



يکي از ويژگيهاي مخصوص اميرمؤ منان علي (عليه السلام) آن چيزي است که «در حديث برائت» آمده (که در سال نهم هجرت اتفاق افتاد) پيامبر (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) (آيات برائت و بيزاري از مشرکان را که در آغاز سوره توبه آمده) نخست به ابوبکر سپرد تا به مکّه برود و در مراسم حجّ آن را اعلان کند، ابوبکر به سوي مکه رهسپار شد، چندان از مدينه دور نشده بود که جبرئيل بر پيامبر (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) نازل شد و عرض کرد: خداوند به تو سلام مي رساند و مي فرمايد:

«لا يُؤَدّيِ عَنْکَ اِلاّ اَنْتَ اَوْ رَجُلٌ مِنْکَ؛ اعلان بيزاري از مشرکان نبايد انجام گيرد جز به وسيله خودت يا مردي از خودت».

رسول خدا (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) علي (عليه السلام) را طلبيد و به او فرمود:«بر شتر غضبا سوار شو و به سوي ابوبکر برو و نامه برائت از مشرکين را از او بگير و خودت آن را به مکّه ببر و به مشرکان ابلاغ کن و ابوبکر را مخيّر کن ، اگر خواست همراه تو به مکّه بيايد و اگر خواست به مدينه بازگردد».

حضرت علي (عليه السلام) سوار بر شتر غضبا (شتر مخصوص رسول خدا) (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) شد و حرکت کرد تا به ابوبکر رسيد، همينکه ابوبکر آن حضرت را ديد، پريشان گشت و به سوي علي (عليه السلام) متوجّه شد وقتي به او رسيد، گفت: «اي ابوالحسن! براي چه آمده اي ؟ آيا مي خواهي با ما به مکّه بيايي و يا براي امر ديگري آمده اي ؟».

اميرمؤ منان علي (عليه السلام) فرمود:«رسول خدا (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) به من فرمان داد تا به تو بپيوندم و آيات برائت را از تو بگيرم و آن را در مکّه براي مشرکان اعلان نمايم و پيمان قبلي با مشرکان را بهم بزنم.[1] و به من دستور داد، تو را به اختيار خودت واگذارم که همراه من بيايي و يا به مدينه بازگردي».

ابوبکر گفت: من به سوي رسول خدا باز مي گردم ، وقتي که به حضور رسول خدا (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) آمد، عرض کرد:«مرا براي اجراي امر مهمّي که ديگران براي آن گردن کشيده بودند (تا به افتخار آن نايل گردند) شايسته دانستي ، وقتي که براي انجام آن به راه افتادم ، مرا برگرداندي ، آيا از قرآن ، آيه اي در اين مورد نازل شده است ؟».

رسول خدا (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: نه ، ولي فرستاده امين خدا جبرئيل ، نزد من آمد و اين پيام را از جانب خدا براي من آورد که:

«لا يُؤَدّيِ عَنْکَ اِلاّ اَنْتَ اَوْ رَجُلٌ مِنْکَ، وَعَلِيُّ مِنّيِ وَاَنَا مِنْ عَلِي ، وَلايُؤَدِّي عَنِّي اِلاّ عَلِيُّ».

«اين آيات (برائت از مشرکان را به مشرکان) ابلاغ نکند جز خودت يا مردي از خودت و علي (عليه السلام) از من است و من از علي هستم و از جانب من جز علي آن را ابلاغ نخواهد کرد».[2] .

بنابراين ، مطابق حديث فوق ، شکستن پيمان (صلح با مشرکان) مخصوص کسي است که پيمان را بسته است يا با جانشين اوست که در وجوب اطاعت و بلندي مقام وشرافت منزلت ، همسان اوست ، کسي که در کارش شکّي پيدا نشود و در سخنش ، خرده نگيرند.

و آن کس که مانند خود شخصي است که پيمان بسته و دستورش ‍ دستور اوست ، حکم و فرمان او نافذ و برقرار است و جاي عيب و ايراد نيست.

و با شکستن همين پيمان (صلح با مشرکان که با اعلان برائت از مشرکان شکسته شد) اسلام قوّت گرفت و دين راه کمال را پيمود و بر قلّه کمال رسيد و شؤ ون مسلمانان سامان يافت و مکّه به طور کامل تحت پرچم اسلام قرار گرفت ، و امور آنان به خير و خوبي رو به راه شد و خداوند خواست پايه تمام اين امتيازات را به دست کسي انجام دهد که نامش را ارجمند کرده و يادش را گرامي داشته و (مردم را) به بلندي مقامش ‍ راهنمايي نموده و در فضايل ، او را بر ديگران برتري داده است ، او همان اميرمؤ منان علي (عليه السلام) است.[3] .

هيچ کس از قوم ، داراي چنين ويژگي و درخشندگي نبود و نمي توانست در اين امتيازات ، نظير او و يا نزديک به او باشد.

اميرمؤ منان علي (عليه السلام) از اينگونه ويژگيها، بسيار دارد که چون بناي اين کتاب بر اختصار است ، از ذکر آنها خودداري شد.







  1. منظور پيمان صلح در «حديبيّه» است که با اين اعلان برائت ، شکسته مي شود.
  2. «حديث برائت» با عبارات مختلف در کتب اهل تسنن مانند: ذخائر العقبي ، ص 69. مسند احمد حنبل ، ج 3، ص 212 و ج 1، ص ‍ 150 و خصائص نسائي ، ص 28 و تفسير ابن کثير، ج 2، ص 322 و... آمده است.
  3. توضيح بيشتر اينکه: اين اعلان برائت ، در حقيقت قطعنامه بسيار تند و قاطع بر ضدّ مشرکان و هرگونه بت پرستي بود که توسّط علي (عليه السلام) در سرزمين مِنا خوانده شد که در چهار موضوع خلاصه مي شد:

    1 الغاي پيمان مشرکان.

    2 عدم حق شرکت آنان در مراسم حجّ در سال آينده.

    3 ممنوعيت ورود مشرکان به خانه خدا.

    4 ممنوعيت طواف افراد برهنه که تا آن زمان بين مشرکين رايج بود (اين امور از آيات آغاز سوره برائت و روايات استفاده مي شود).