مطالبه فدک از خليفه اوّل
خليفه اوّل گفت: من از رسول اللَّه شنيدم که فرمود: «ما چيزي را به ارث نمي گذاريم و آنچه از ما بماند، صدقه است.» هنگامي که حضرت زهرا عليها السلام اين سخن را شنيد با حالتي خشمگين آن جلسه را ترک کرد و تا آخر عُمْر با خليفه اوّل يک کلمه هم سخن نگفت.[1] . امام علي عليه السلام اين تصرّف عدواني و داستان غَم انگيز را صريحاً در ضِمن نامه اي به خليفه سوم بن حنيف نوشت، و بيان کرد: بَلي کانَتْ في أيْدينا فَدَکٌ مِنْ کُلِّ ما اَظَلَّتْهُ السَّماءُ نُفُوسُ قَوْمٍ وَ سَخَتْ عَنْها نُفُوسُ قَوْمٌ آخَرينَ وَ نِعْمَ الْحَکَمُ اللَّهُ.[2] . (آري از آنچه که آسمان بر آن سايه انداخته فقط فَدَک در دست ما بود، پس نَفسهاي آن قوم بر آن طَمَع و حِرص ورزيد و نفوس عدّه اي هم از آن صَرْفِ نَظَر کرده، اعراض نمودند، و خداوند بهترين داور است.)
حضرت فاطمه عليها السلام و عبّاس بعد از وفات پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نزد خليفه اوّل آمدند و ميراث خود را که از پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم باقي مانده بود، درخواست کردند.