جهاد، عامل دفاع و تامين امنيت











جهاد، عامل دفاع و تامين امنيت



نکته اي که در رويارويي نيروهاي غارات با گروه هاي کوفه، جلب توجه مي کند آن است که امام علي (ع) چنين پيکارهايي را روا نمي شمارد و به قول خود، همپيماني را نمي ترساند و کسي را بيم نمي دهد و ذمه ي خود را نمي شکند. امام علي (ع) در اين بعد از حرکات معاويه سعي مي کند جهاد و نقش آن را در حفظ وحدت و امنيت براي مردم تبيين فرمايد و سستي در آن را نکوهش کند و فوق العاده بر حفظ جهاد و آمادگي همگاني بر آن اصرارمي ورزد. ناکيد مي کنم که اين خطبه ها تا جايي که استقصا کرده ام به مبحث غارات اختصاص دارد و جالب انکه حضرت امام در اين خطبه ها يا از فرماندهان غارات شام نام مي برد و يا از فرماندهان و عاملان خود که به دست آنان به شهادت رسيده اند ذکري به ميان مي آورد. در اين زمينه به قسمتهايي از خطبه هاي حضرت که در آن به نقش جهاد به عنوان اصل بازدارنده تصريح دارد توجه مي کنيم:

اما بعد، جهاد دري است از درهاي بهشت که خدا به روي گزيده دوستان خود گشوده است و جامه ي تقوي است که بر تن آنان پوشيده، زره ي استوار الهي است که آسيب نبيند و سپر محکم او است. هر که جهاد را واگذاردو ناخوشايند داند خدا جامه خواري بر تن او پوشاند و موج بلا بر سرش کشاند و در زبوني و

[صفحه 19]

فرومايگي بماند. دل او در پرده ي گمراهي نهان و حق از او رويگردان، به خواري محکوم و از عدالت محروم. من شبان و روزان شما را به رزم اين مردم تيره روان فراخواندم و گفتم با آنان بستيزيد پيش از آنکه بر شما حمله برد و بگريزيد. به خدا سوگند با مردمي در آستانه ي خانه شان نکوشيدند جز که جامه ي خواري بر آنان پوشيدند. اما هيچ يک از شما خود را براي جهاد آماده نساخت و از خوارمايگي، هر کس کار را به گردن ديگري انداخت.[1] .

يا در بخشي از خطبه ي ديگر، امام خطاب به کوفيان چنين مي فرمايند:

نفرين بر شما که از سرزنشتان به ستوه آمده ام. آيا به زندگاني اين جهان به جاي زندگاني جاودان خرسنديد و خواري را بهتر از سالاري مي پسنديد؟ هرگاه شما را به جهاد با دشمنان مي خوانم چشمانتان در کاسه مي گردد. گويي به گرداب مرگ اندريد و يا در فراموشي و مستي بر سر مي بريد و در پاسخ سخنانم درمي مانيد. حيران و سرگردانيد. گويي ديو در دلتان جاي گرفته و ديوانه ايد، نمي دانيد و از خود بيگانه ايد. من ديگر هيچگاه به شما اطمينان ندارم و شما را پشتوانه ي خود نينگارم و در شما يار و مددکار نپندارم. شتراني را مانيد مهار گشاده، چراننده ي خود را از دست داده که چون از سويي شان فراهم کنند، از ديگر سو بپراکنند. شما افروختن آتش جنگ کجا توانيد؟ که فريب مي خوريد و فريب دادن نمي دانيد. پياپي سرزمين هايتان را مي گيرند و پروا نداريد. ديده ها بر شما دوخته اند و از خواب غفلت سر بر نمي داريد.[2] .

حضرت امام (ع) در قسمتهايي از دو خطبه ي فوق، ضمن طرد شيوه ي رزم غارات معاويه و سپاه شام، به تبيين اصل مقدس جهاد مي پردازد و آن را با تقواي الهي پيوند مي زند و براي جهادکنندگان، حوزه محکم زره ي الهي را که آسيب ناپذير است قايل

[صفحه 20]

مي شود. اتفاقا امام در اين دستور و تبيين جهادي مي کوشد تا نه تنها جنبه ي دفاعي جهاد را تقويت کند بلکه اصرار دارد مردم در جهاد جمعي (همانند صفين) شرکت کنند قبل از آنکه به خواري و ذلت دچار شوند. امام در تبيين جهاد براي جهادگران، سالاري را مي بيند و براي غير آن، خواري را.


صفحه 19، 20.








  1. نهج البلاغه، پيشين، ص 27.
  2. نهج البلاغه، پيشين، ص 35.