فتح مصر، كليد نبردهاي موسوم به غارات











فتح مصر، کليد نبردهاي موسوم به غارات



اينک، موج اختلاف در سپاه امام (ع) که منطقه و صحنه ي جنگ را به سمت کوفه ترک مي گفتند، فزوني گرفت و گروه خوارج با جدا کردن صف خود از صف ياران امام، مشکلات فراواني پيش روي حکومت حضرت ايجاد کرد.

با هجوم تبليغاتي خوارج، کوفه و اطراف آن دچار تشديد اختلاف گرديد و آشوب و فتنه، منطقه ي تحت نفوذد امام (ع) را فراگرفت ولي جبهه ي شام، با اتحاد و يکدستي خاصي منتظر نتيجه ي حکميت شد. پس از اعلام نتيجه ي حکميت و فزوني اختلاف کوفيان، شام اين که قدمهاي بلند خود را جهت رسوخ و نفوذ در حوزه ي جغرافيايي تحت حاکميت امام (ع) برمي داشت و لذا ابتدائا نگاه ها را متوجه مصر کرد که اينک کليد و مقدمه ي ديگر حلقه هاي بعدي نيز مي توانست به شمار آيد، مصر، با همه ي سوابق تاريخي اش سرانجام در سال 38 هجري،[1] با شهادت دو يار برجسته ي امام يعني محمد بن ابي بکر و مالک اشتر، تسليم شد و خبر فتح آن توسط نيروهاي معاويه در کوفه پخش گرديد. حضرت امام (ع) به قدري از شهادت دو سردار خود متاثر شدند که عبدالله بن عباس ب به منظور عرض تسليت از بصره عازم کوفه شد و به خدمت امام رسيد تا خاطر امام را تسلي دهد.

[صفحه 6]

فتح مصر براي شام از اهميت بسياري برخوردار بود، چه به لحاظ انگيزه هاي انتقام جويانه از عامل امام و چه به لحاظ بالا رفتن توان نظامي و نيروي انساني و بالا بردن روحيه ي شاميان و برعکس، تضعيف روحيه ي سپاه از هم پاشيده ي کوفه. فتح مصر به همان ميزان که براي نيروهاي معاويه سودمند افتاد، براي کوفه زيان هاي سنگين و جبران ناپذيري را در پي داشت که در اينجا فرصت تحليل همه ي جوانب آن نيست.

در يک جمع بندي کلي بايد اذعان کنيم که اينکه از چند جهت آشفتگي کوفه با سرعت هر چه بيش تر خودنمايي مي کرد.

پس از پايان نبرد صفين و فتح مصر، گزيده ترين و زبده ترين، جنگجويان و ياران امام به شهادت رسيده بودند که حضرت امام (ع) در قسمتي از خطبه 182[2] نهج البلاغه، علنا از آن نام مي برد و خلاء وجودي آنان را براي مردم يادآور مي شود. خصوصا افرادي چون عمار ياسر، ابن تيهان، ذوالشهادتين و هم زمان آنان که جان خود را در راه حق نثار کردند و شهادت سرداران ديگري چون هاشم بن عتبه، مرقال و مالک اشتر نخعي و محمد بن ابي بکر و...

از سوي ديگر علي رغم آنکه کوفه در غم از دست دادن فرزندان خود که در نبرد صفين به شهادت رسيده بودند گريان و عزادار[3] بود، ظهور ناميمون و شوم خوارج و عمليات آنان نيز برآشفتگي کوفه و پريشان حالي سپاه امام افزود.


صفحه 6.








  1. احمد بن ابي يعقوب، پيشين، ص 98.
  2. امام علي، نهج البلاغه، ترجمه ي سيد جعفر شهيدي، چ 4، تهران، شرکت انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، 1372، ص 192.
  3. نصر بن مزاحم منقري، پيشين، ص ص 736 -735.