انصاف و امانت علمي
استاد محمد عبدالغني حسن، محقق مصري، در تقريظ بر الغدير، اميني را «پژوهنده اي» مي داند که با وجود عشق و علاقه بسيار به علي (ع) و شيعيان او، «امانت علمي و بي غرضي در بحث و تحقيق را بيش از توجه به احساسات و عواطف، درنظر داشته است.»[1] عبدالفتاح عبدالمقصود، محقق و نويسنده شهير مصري نيز معتقد است که اميني در دفاع از اصالت «غدير» و رد منکران و مخالفان آن، «تنها زير تأثير انگيزه شيفتگي به امام علي (ع) نبوده، بلکه... چهره قاضي و حَکَمي دادگر دارد که موضوع را در دو کفه ترازوي منطق مي سنجد، آن گاه به عيان ثابت مي کند که کدام کفه سنگين تر است. شايد هر بي طرفي که نگاهي زودگذرا به صفحه هاي کتاب وي بيفکند - به ويژه بخشي که به سلسله هاي وَضاعين (حديث سازان) و موضوعات (احاديث ساختگي) اختصاص يافته است - بدين حقيقت پي برد که اميني، محققي امين است و در برگزيدن و استنباط آرا و عقايد خويش، از دقيق ترين شيوه هاي تحقيقِ منزهِ صحيح، پيروي کرده است.»[2] . اميني، خود به دست هاي دسيسه گر در تاريخ و نقش تخريبي آنان در تحريف واقعيات و انحراف نسل ها از مسير حقيقت، نيک توجه داشت و به نقد جدي و اصولي نگارش ها و گزارش هاي تاريخي معتقد بود.[3] شدت اهتمام او را به حفظ امانت در گزارش تاريخ، مي توان از سفارش وي به فرزندش دريافت: «... در تأليف و قلم، پيوسته امانت را رعايت کند. هرچه نقل مي کند، عين نوشته باشد؛ حتي اگر علي (ع) را «کرم اللَّه وجهَه» نوشته اند، عيناً همان طور نقل کند و در تاريخ و منابع، خيانت نکند و در راه تأليف، خود را براي گرسنگي و دربه دري و چوب خوردن آماده گرداند و اگر نمي تواند، وارد گود نشود و کنار رود.»[4] .
رعايت انصاف و حفظ امانت علمي در مباحث کلامي و اعتقادي، گوهري کمياب، و جمعِ ميان «پاي بندي» به اصول اعتقادي و بي طرفي در دفاع از آن اصول، کاري بسيار سخت و دشوار است، و اميني - به گفته صاحب نظرانِ منصفِ اهل سنت - در الغدير، به نيکي از عهده اين کار دشوار برآمده است.