اولين امتياز حكومت علي















اولين امتياز حکومت علي



ويژگي اول- اولين امتياز حکومت علي- عليه السلام- اين بود که همواره در همه جا خدا را در نظر داشت. کردارش، رفتارش، گفتارش و حتي سکوتش براي خدا بود. خدا در رگ و پوست و گوشت علي نفوذ کرده و او فاني در خدا بود. کلمه ي الله هزار و سيصد و بيست و دو بار در نهج البلاغه تکرار شده است. در حالي که کلمات ديگر يکي دو بار و يا چند بار و کلماتي که زياد تکرار شده حدود صد بار است. البته مثلا کلمه ي اللهم حساب جداگانه اي دارد. اينها همه دليل بر اين است که اميرالمومنين هميشه خدا را در نظر داشته است. صبحها که از خواب بيدار مي شده از خدا مي خواسته که لحظه اي از عمرش بر خلاف رضاي خداوند نگذرد.

مي فرمود: ما رايت شيئا الا و رايت الله قبله و بعده و معه يعني به هر چيزي که نگاه مي کنم پيش از آن و بعد از آن و همراه با آن خدا را مي بينم. يعني انسجام هر موجود و ارتباط صحيح و منطقي بين اجزاء هر موجود و پديده، مخلوق بودن آن را ثابت مي کند. مي بينم که هر چيزي در شکل معين و اندازه ي معين قرار دارد

[صفحه 2]

به طوري که اگر ذره اي تغيير مي کرد کارش را نمي توانست انجام دهد. هدفي که با نظام آفرينش هماهنگ است محقق نمي شد پس در هر موجودي که نگاه مي کنم مي بينم که دست قدرتمند نامرئي و مرموزي او را هدايت مي کند که آن دست، اراده و مشيت دارد، حاکي از شعور و عقل و علم است نه آن که موجودات گتره اي و تصادفي درست شده باشند.

مثلا وقتي حضرت امير به يک شاخه ي گل نگاه مي کند. مي بيند که قبل از پيدايش گل، خاک و آب و باد و باران و ابر و آفتاب و ماه و روز و شب و صدها عامل ديگر کارشان را دقيق و مرتب انجام داده اند که اگر هر کدام اندکي در وظيفه ي خود کوتاهي مي کردند گل پيدا نمي شد.

ثانيا خود گل، ترکيب رنگهايش، شکلش، لطافت و زيباييش مطابق و مناسب فصل و طبيعت و باغ و بلبل و انسان است. و اگر گل نبود هيچيک از آنها معنا و جايگاه فعلي خود را نداشتند.

ثالثا بعد از گل، گلاب است اين گلاب براي زيبايي و تنوع زندگي انسان خلق شده است. بنابراين نه فقط خداوند نيازه هاي ضروري و اوليه انسان را رفع کرده بلکه براي زيبايي زندگي و تفنن و سرگرمي او نيز فکر کرده است.

بوعلي سينا مطلب خوبي دارد، مي گويد انسان با اينکه گودي کف پا برايش ضرورت ندارد و بدون آن هم مي تواند راه برود اما قدري مشکل راه مي رود با اين وجود برايش گودي گودي کف پا را خلق کرده است. و همچنين ابرو براي انسان خلق کرده در حالي که انسان بدون ابرو هم مي توانست زنده بماند ولي براي اينکه راحت باشد و وقتي عرق مي کند عرق داخل چشمش نرود و همچنين براي اينکه زيبايي او بيشتر باشد برايش ابرو خلق کرده و هزاران نعمت ديگر در بدن انسان و در جهان طبيعت خلق کرده است که جزو ضروريات زندگي هم نيست. همين گل براي ارضاء تنوع طلبي و لذت جويي انسان است و انسان بدون گل هم مي توانست زنده بماند از اين مثالها ابو علي سينا استفاده مي کند و مي گويد وجود يک رهبر و

[صفحه 3]

راهنما که لازمترين ضروريات است حتما بايد از طرف خداوند فرستاده شود چون بدون راهنما انسان گيج مي شود و نمي داند در اين جهان بايد چه کند و نبوت و امامت را از اين راه ثابت مي کند.

در موضوع خداشناسي و به اصطلاح روز جهان بيني الهي حضرت علي سه شاهد از نهج البلاغه را که درباره ي آفرينش سه حيوان يعني طاووس، خفاش و مورچه است توضيح داده مي شود. حضرت با دقت عجيبي اين سه حيوان را تشريح مي کند با نگرشي عاشقانه، با نظري عرفاني و با ديدي الهي به اين حيوانات نگاه مي کند و قطره اي از آن درياي علم را در ذهن ما مي چکاند که برخي از آن عبادات در اينجا نقل مي گردد.


صفحه 2، 3.