امام و ثروت هاي بادآورده















امام و ثروت هاي بادآورده



در دوران خلافت عثمان، مسلمانان جان به کف در نقاط مرزي کشور مشغول جهاد بودند و حاصل دسترنج خود را به مدينه مي فرستادند. ولي متاسفانه بر اثر بي انظباطي گروهي از اطرافيان خليفه، از اين غنايم، بي حساب بهره گرفته، از دست آوردهاي مجاهدان کاخ ها ساخته و دام هاي فراواني فراهم آورده بودند و در طول خلافت 13 ساله ي عثمان، گروهي به ثروت هاي سرسام آوري رسيده بودند که تنها فهرست دارايي هاي ثروت آنان انسان را مبهوت مي سازد. به عنوان نمونه به ثروت دو صحابي به نام زبير و طلحه اشاره مي کنم:

محدثان مانند بخاري و غيره، ارثيه ي نقدي زبير را 59 ميليون و هشتصد هزاز گزارش کرده اند.[1] درست روشن نيست که مقصود از اين رقم درهم است يا دينار.

او به تنهايي در مدينه يازده خانه، در بصره دو خانه، در کوفه يک خانه و در مصر يک خانه داشت. همچنان که براي او مزارعي در مصر، اسکندريه، کوفه و بصره بود.

مسعودي مي گويد: او مالک هزار اسب و هزار بنده و هزار کنيز بود و درآمد او از عراق، هر روز به هزار دينار مي رسيد.

در آمد طلحه از مزارع عراق ميان چهارصد هزار الي پانصدهزار دينار بود.[2] .

زراندوزي در انحصار اين دو نفر نبود، بلکه حاشيه نشينان خلافت اسلامي از اموي ها و قرشي ها همگي ثروت ها کلاني را براي خود اختصاص داده بودند، مانند:

[صفحه 4]

1. عبدالرحمن بن عوف،

2. سعد بن ابي وقاص،

3. يعلي بن اميه،

4. زيد بن ثابت،

5. ابوسفيان،

6. مروان بن حکم.

و بالاتر و برتر از همه ي زراندوزان، خود خليفه بود. در حالي که گروهي از صالحان، مانند: ابي ذر غفاري، عمارياسر و عبدالله بن مسعود درکمال عسرت زندگي کرده و به خاطر درگيري هاي لفظي با خليفه به ضرب و شتم و يا تبعيد محکوم شدند.

بيعت کنندگان با امام (ع) خواهان تعديل ثروت و باز گردانيدن اين ثروت هاي باد آورده به بيت المال بودند.

اکنون امام در مقابل چنين مشکل بزرگ قرار گرفته بود، از طرفي صاحبان ثروت، از ياران به نام پيامبر (ص) و در پوشش صحابه براي خود قدرت و مقامي داشتند و از طرف ديگر اين ثروتهاي عمومي که بدون جهت در اختيار اين افراد قرار گرفته است بايد به بيت المال برگردد- لذا- امام در دومين روز خلافت خود رو به مسلمانان کرد و چنين گفت:

و الله لو وجدته قد تزوج به النساء، و ملک به الاماه لرددته، فان في العدل سعه، و من ضاق عليه العدل فالجور عليه اضيق![3] .

(به خدا، اگر ببينم که بيت المال به مهر زنان يا بهاي کنزيکان رفته باشد، آن را بازمي گردانم که در عدالت گشايش است و آن که عدالت براي وي سخت باشد، ستم براي او سخت تر خواهد بود.)

[صفحه 5]


صفحه 4، 5.








  1. فتح الباري، 6، ص 233.
  2. مروج الذهب، ج 2، ص 350.
  3. نهج البلاغه، خطبه ي 15.