توبه يکي از مخالفين
گفت: آري، پس نزد ابوسعيد آمديم، عبدالله به او گفت: آيا درباره علي عليه السلام منقبت و فضيلتي شنيده اي؟ گفت: آري، پس از آن که مناقبي را براي تو بيان نمودم، صحت آن را از مهاجر و انصار و قريش نيز سؤال کن تا صدق آن بر تو آشکار شود. و آن منقبت اين است که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم روز غدير خم با تأکيد فراوان فرمود: که هر کس که من مولاي او هستم پس علي عليه السلام مولاي اوست. عبدالله گفت: آيا تو اين سخنان را از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شنيدي؟ ابوسعيد گفت: بلي و اشاره به دو گوش و سينه خود نمود. يعني اين که با دو گوش خود شنيده و در سينه خود آنرا حفظ کرده ام. پس از اين جريان، عبدالله گفت: من بازگشت به سوي خدا مي کنم و از او نسبت به ناسزاها و دشنامهايي که به حضرت علي عليه السلام داده ام، طلب آمرزش مي نمايم.[1] .
حصين اسدي مي گويد. من و عبدالله بن علقمه به همراه هم به مکه آمديم. عبدالله مدتها بود که به حضرت علي عليه السلام نسبت هاي زشت مي داد و دشنام مي گفت. من به او گفتم: آيا مايل هستي که با ابوسعيد خدري که يکي از معتمدين است، تجديد عهدي کني؟