برتري به چيست
اين دوتا مدتها بر يکديگر مفاخره مي کردند تا اين که علي بن ابي طالب به آن دو رسيد و در جواب سؤال آنها مبني بر اين که کداميک از ما برتر است فرمود: بگذاريد منهم افتخارات خويش را بازگو کنم. من نخستين کسي هستم از مردان اين امت که به پيامبر ايمان آورده و با او هجرت نمودم و در راه خدا جهاد نمودم. بعد از فرمايشان حضرت، هر سه نفر به حضور پيامبر مشرف گرديدند و هر کدام جهت برتري خود را به پيامبر عرضه داشتند. پيامبر چيزي به آنها نگفت و آنها از هم جدا شدند. بعد از چند روز جبرئيل نازل شده و درباره آن وحي آورد، رسول خدا هر سه نفر را احضار کرد و اين آيه را تلاوت فرمود: اجعلتم سقايه الحاج و عماره المسجد الحرام کمن آمن بالله و اليوم الاخر و جاهد في سبيل الله لا يستوون عندالله آيا قرار داده ايد آب دادن به حاجي ها و ساختمان مسجدالحرام را مانند کسي که به خدا و روز جزا ايمان آورد، و در راه خدا کوشش مي کند؟ نه اين چنين و اين دو گروه مساوي نيستند.»[1] . داستان اين مفاخره و نزول اين آيه را در شأن حضرت علي عليه السلام تعداد زيادي از محدثان شيعه و سني روايت کرده اند.[2] .
روزي عباس و شيبه پسر عثمان که متولي مسجدالحرام و کعبه بود، در کنار يکديگر نشسته بودند و بر يکديگر مباهات کرده و شخصيت خود را به رخ يکديگر مي کشيدند. عباس به او مي گفت: من از تو برترم چون عموي پيامبر و وصي پدر آن حضرت و ساقي حاجي ها هستم. شيبه مي گفت: من از تو مهمتر و بزرگوارترم. چون امين خدا هستم بر خانه اش و خزانه دار خانه خدا هستم. آيا آنچنان که خداوند مرا امين خود قرار داده، امين تو نيستم.