فتنه بغداد











فتنه بغداد



اهالي کرخ، دروازه هاي شهر را تعمير کرده و برجهاي برافراشته ساختند و بر آنها باطلا نوشتند، «محمد صلي الله عليه و آله و سلم و علي عليه السلام بهترين جهانيان اند» اهل سنت در صدد انکار برآمده، مدعي شدند که کتيبه چنين است محمد و علي بهترين جهانيان اند، هر که رضا دهد شاکر است و هر که ابا ورزد، کافر. اهل کرخ گفتند: ما از سيره درست خود پا فراتر ننهاده ايم و همان را نوشته ايم که سابق بر اين مساجد مي نوشتيم.

خليفه چند نفر را مأمور کرد که در اين رابطه تحقيق نمايند و نتيجه را گزارش ‍ کنند، آنان نيز گزارش دادند که سخن اهل کرخ درست است و از عادت ديرين خود فراتر ننوشته اند. خليفه نيز دستور داد که نزاع پايان يابد امان سران اهل سنت توجهي نکرده و مردم عامه را به آشوب و فتنه بر انگيختند.

اهل سنت مانع شدند که شيعيان کرخ از آب دجله استفاده کنند. در نتيجه کار بر شيعيان دشوار شد. بالاخره تصميم بر اين شد که کلمه «خيرالبشر» حذف شود و به جاي آن کلمه «عليهاالسلام» نوشته شود. باز هم اهل سنت قانع نشدند و گفتند: ما خاموش نشويم جز اين که نام محمد صلي الله عليه و آله و سلم و علي عليه السلام را از کتيبه بردارند و در اذان «حي علي خيرالعمل» نگويند.

شيعيان امتناع کردند، خونريزي و آشوب تا سوم ربيع الاول ادامه يافت. در اين اثنا مردي هاشمي از اهل سنت کشته شد. نعش او را برداشته و در شهر گردش دادند و در بقعه احمد بن حنبل دفن کردند.

جمعيت انبوه با زور و تهديد وارد قبرستان و آرامگاهي شدند که قبه موسي بن جعفر عليه السلام و ديگر بزرگان ديني در آنجا بود، اهل سنت تمام زينت آلات مقابر را به سرقت برده و آرامگاهها را غارت کردند. صبح فردا بازگشتند و زيارتگاهها را به آتش کشيدند و چنان فجايعي را مرتکب شدند که در دنيا بي سابقه بود.

فرداي آن روز بازگشتند تا اجساد مبارک موسي بن جعفر عليه السلام و محمد بن علي عليه السلام را در آورده و مقبره ابن حنبل منتقل سازند ولي خرابي و ويراني چنان فراوان بود که موضع قبرهاي شريف را پيدا نکردند و در اين ميان عده اي از علما و بزرگان حاضر شدند و مانع از اين جنايت شدند.[1] .







  1. الغدير، ج 8، ص 124.