اجتهاد خليفه در نام ها











اجتهاد خليفه در نام ها



روزي کنيز عبيدالله بن عمر به نزد عمر آمد که از او شکايت کند.

بنابراين با ناراحتي به عمر گفت: اي خليفه مرا از دست ابوعيسي نجات بده. ابوعيسي کيست؟ گفت: پسرت عبيدالله است. عمر گفت: لعنت بر تو که او را به کينه ابوعيسي مي خواني. سپس عبيدالله را احضار کرد و گفت: واي بر تو. خود را کنيه ابوعيسي داده اي، اي نادان. سپس عمر با شلاق او را زد و گفت: واي بر تو آيا براي عيسي پدر است. آيا نمي داني کنيه عرب چيست؟ ابوسلمه، ابومره و... عمر مردم را نهي مي کرد که اسامي پيامبران و فرشتگان را براي فرزندان خود انتخاب کنند. در حالي که اين کار بر خلاف سنت نبي صلي الله عليه و آله و سلم بود و سفارش پيامبر نيز اين بود که نامهاي فرشتگان، پيامبران را براي فرزندان انتخاب کنند.

همچنانکه پيامبر اکرم خودشان نام عده اي از فرزندان را که به دنيا آمده بودند، محمد گذاشتند. من جمله محمد بن ثابت، محمد بن عمرو، محمد بن انس، محمد بن عماره و...[1] .







  1. الغدير، ج 12، ص 220.