بالاتر از صداي نبي اکرم
ابوبکر پيشنهاد کرد که قعقاع بن معبد را انتخاب کنند و عمر پيشنهاد کرد که اقرع بن حابس را. نزاع عمر و ابوبکر در حضور پيامبر بالا گرفت. ابوبکر گفت: اي عمر تو جز ناسازگاري با من خواسته ديگري نداري و مي خواهي با من لجاجت کني. عمر گفت: اين تو هستي که بناي لجاجت را گذاشته اي نه من. پس صدايشان بر سر اين موضوع بلند شد و اصلا شرم نکردند که در حضور پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم هستند. در اين هنگام خداوند متعال اين آيه مبارکه را نازل فرمود: «اي مومنان صدايتان از صداي پيامبر بلندتر کنيد و در گفتار خويش با او آهسته سخن بگوئيد، نه آنچنانکه با يکديگر سخن مي گوئيد. مبادا بي آنکه بدانيد، اين شيوه کارهاتان را به هدر دهد.[1] .
روزي عمر و ابوبکر و عده ديگري از اصحاب در کنار رسول خدا نشسته بودند، در اين هنگام سواراني از تميميان وارد شدند. آنها از پيامبر خواهش کردند که کسي را براي فرمانروايي بر آنان انتخاب کند.