اولين دشمن عثمان
عبد بن کلاب به او گفت: چرا اينطور؟ بخدا قسم اولين کسي که عليه عثمان به تلاش برخاست تو بودي که مي گفتي: نعثل را بکشيد، چون کافر گشته است. عايشه گفت: آنها او را توبه دادند و پس از اينکه توبه کرده بود او را کشتند. البته من آن حرف را زده ام ولي حرف آخرم بهتر از حرف اولم است.[1] .
عايشه در بازگشت از مکه در شش کيلومتري مکه به عبد بن کلاب برخورد کرد و از او اخبار مدينه را پرسيد. گفت: عثمان را کشتند و تا هشت روز پس از کشته شدن از وضع به همين منوال بود. پرسيد: بعد مردم چه کار کردند؟ گفت: مردم مدينه به اتفاق آراء خلافت را بدست آوردند و کارشان به بهترين نتيجه منتهي گشت، چون با زمامداري علي عليه السلام همرأي شدند. عايشه گفت: به خدا اگر کار خلافت به نفع دوست تو تمام شده باشد، بهتر است آسمان بر زمين فرود آيد. زود مرا به مکه بازگردانيد و در حالي که مي گفت: به خدا قسم عثمان بنا حق و مظلوم کشته شد، بخدا قسم حتما به خونخواهي او بر مي خيزم، به طرف مکه روانه گشت.