در فضيلت نماز











در فضيلت نماز



ابوبکر هنگامي که خليفه شد، بر منبر رفت و يک پله پائين تر از جايگاه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نشست و پس از حمد و ثناي خداوند گفت: همانا من عهده دار امور شما شده ام. اگر به راه راست رفتم از من پيروي کنيد و اگر دچار لغزش و انحراف شدم مرا به راه راست واداريد و در ادامه مطالبي درباره انصار گفت که باعث رنجش خاطر آنها شد. در نتيجه آنها از ابوبکر دوري گزيدند و قريش از دست آنان خشمناک شدند.

عمرو بن عاص نيز دهان به نکوهش انصار گشود. فضل بن عباس هم بپاخواست و سخنان آنان را رد نمود و نزد علي عليه السلام رفت و حضرت را از قضيه مطلع نمود و شعري را که سروده بود، بازگو کرد.

علي عليه السلام خشمناک از منزل بيرون آمد و به مسجد رفت و از انصار به نيکي ياد فرمود و گفتار عمرو بن عاص را رد نمود. انصار از اين جريان خوشحال شدند و گفتند: با سخني که علي عليه السلام درباره ما فرمود از هيچ باک نداريم و همگي به نزد حسان بن ثابت رفتند و از او خواستند که جواب فضل را بگويد، حسان گفت: اگر به غير قافيه هاي او شعري بسرايم او مرا رسوا مي کند. انصار گفتند: فقط از علي عليه السلام ياد کن. سپس ‍ حسان اين گونه سرود: خداي علي عليه السلام را جزاي خير دهد، اي علي عليه السلام به جهت فضايلي که دارا هستي بر همه قريش پيشي گرفتي. سينه ات فراخ و قلبت امتحان شده است. بزرگان قريش آرزوي مقام تو را دارند ولي از نداري تا دارندگي راهي بس دراز است. نسبت به تو اسلام در هر زمينه بسيار محکم و به هم پيوسته است و هنگامي که عمرو به سبب خصلت نکوهيده خود، پرهيزکاري را تحديد و کينه ها را زنده کرد، تو به خاطر ما در خشم شدي... آيا تو برادر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در طريق هدايت نبودي؟

و وصي او و به کتاب و سنت از همه داناتر؟ پس حق تو پيوسته در نجد و در يمن بر ما به هم آميخته و بزرگ است.[1] .







  1. الغدير، ج 3، ص 69.